معرفی دکتر قنواتی جراح بینی
عمل بینی گوشتی (هزینه و شرایط)
هزینه عمل بینی دکتر قنواتی و نمونه عمل ها
رزرو نوبت عمل بینی ( آنلاین و حضوری)
نمونه عمل های بینی دکتر قنواتی
مطالب پیشنهادی از سراسر وب...
مطالب بالا توسط یکتانت پیشنهاد شده اند
اخبار: علت بی حوصلگی و خوش صبحتی پسران و دختران
چرا دختران به خوشصحبتی تمایل دارند و پسران به بیحوصلگی؟
دلیل اینکه دخترها بسیار راحتتر از پسرها درباره مشکلاتشان صحبت می کنند چیست؟ دانشمندان آمریکایی اخیرا تحقیقی انجام داده و توضیحی برای این مساله یافتهاند. اما آیا این توضیح منطقی است؟
خیلیها ممکن است این صحنه را بشناسند: دختری می خواهد با شریک زندگی اش راجع به مشکلی صحبت کند. او قصد دارد که همه چیز را ریز به ریز تعریف کند، اما آن پسر سکوت میکند و تمایلی به صحبت کردن ندارد.
چند روانشناس آمریکایی که در دانشگاه میسوری شهر کلمبیا مشغول به کار هستند، اخیرا در تحقیقی که بین ۲۰۰۰ کودک و نوجوان انجام دادهاند، توضیحی برای این مساله یافته اند. بر اساس نتایج این تحقیق، آنها یک پیش داوری قدیمی را از میان برداشتهاند. سالها بود که محققان بر این عقیده بودند که بیتمایلی پسران برای یک صحبت طولانی به دلیل آن است که آنها دوست ندارند از خود ضعف نشان دهند.
اما محققان در تحقیق جدید به این نتیجه رسیده اند که دلایل دیگری باعث این امر هستند. نتیجه اصلی تحقیق آن است که پسرها کلا صحبتهای طولانی بر سر یک مشکل را عملی بیهوده میدانند. روانشناسان آمریکایی نتایج تحقیق خود را در نشریه علمی Child Development منتشر کرده اند. روانشناسان تحقیقی چهار مرحلهای بین کودکان و نوجوانان ۸ تا ۱۶ ساله انجام دادند. آنها از نوجوانان خواستند که انتظارات مثبت و منفی خود را از یک صحبت طولانی نام ببرند.
نتیجه تحقیق آن بود که در رابطه با انتظارات مثبت، امید دخترها نسبت به سازنده بودن مکالمهای طولانی چشمگیرتر و بارزتر از پسران بوده است. در رابطه با انتظارات منفی در دو مورد نظرات پسرها با دخترها فرق می کرد. پسرها ذکر کردند که هنگام صحبت کردن درباره احساساتشان، حس عجیبی پیدا می کنند.
افزون بر این آنها چنین صحبتهایی را هدر دادن وقت میدانند. بر اساس نتیجه این تحقیق تفکر عمومی که پسرها صحبت نمیکنند زیرا از واکنش دیگران می ترسند دیگر از میان برداشته میشود. حس عجیبی که پسرها در مورد مکالمات طولانی ذکر کردهاند باعث میشود که دانشمندان در مورد نتایج این تحقیقات شک کنند. روانشناسان در رابطه با پرسشنامه هایی که به کار برده اند با یک مشکل مواجه هستند.
انسانها معمولا تمایل به دادن جوابهایی دارند که در جامعه مطلوب به شمار می روند. به این معنا که اگر لیستی از امید و ناراحتی درباره مکالمات طولانی در مقابل یک نوجوان قرار گیرد، او به احتمال زیاد می گوید که چنین مکالمههایی وقت را هدر می دهند، زیرا این جواب مطلوبتر از این است که بگوید از یک مکالمه می ترسد.
اما با وجود مشکل جمع آوری داده ها، دانشمندان تاکید می کنند که پسرها درکل بیشتر تمایل به سکوت دارند تا دخترها.
محققان افزون بر این اعلام کردند که پدرها و مادرها در زمینه از بین بردن چنین کلیشههایی می توانند فعالیت کنند. آنها میتوانند به پسرها در سنین پایین بیاموزند که مکالمات طولانی می توانند به راه حل نیز بیانجامد و به همین دلیل تنها هدر کردن وقت نیستند. در عین حال آنها میتوانند به دختران خود نیز توضیح دهند که بحث کردن طولانی در مورد جزئیات همه مسائل، تنها راه حل از بین بردن مشکلات نیست.
کلمات کلیدی: چرا,دختران,به,خوشصحبتی,تمایل,دارند,و,پسران,به,بیحوصلگی؟
دسته بندی: اخبار
اخبار: کودکان و خطر نوشابههای انرژی زا
کودکان و خطر نوشابههای انرژی زا
آکادمی اطفال آمریکا تاکید کرد، کودکان باید به نوشیدن آب عادت کنند چرا که استفاده از نوشابههای ورزشی و انرژیزا به دلیل بالا بودن محتوای کافئین و دیگر مواد مضر، نتایج منفی را با خود به همراه خواهد داشت.
دکتر مارسی بت اشنایدر از اعضای آکادمی اطفال آمریکا در حوزه تغذیه در این باره اظهار داشت: درحال حاضر نکات مبهم و گیج کنندهای درباره محتویات نوشابههای ورزشی و انرژیزا وجود دارد و نوجوانان اکثرا درباره تفاوتهای این محصولات ناآگاه هستند.
برخی از کودکان و نوجوانان انواعی از نوشیدنیهای انرژیزا را مصرف میکنند که حاوی مقادیر بسیار زیادی کافئین هستند و این درحالی است که پس از ورزش بیشتر آب بدنشان را از دست دادهاند و قصد دارند این کمبود آب را جبران کنند.
اما آنها در واقع مقادیر زیادی کافئین و سایر محرکها را وارد بدن خود میکنند که میتواند بسیار خطرناک باشد و عواقب نامطلوبی از جمله ابتلا به فشارخون بالا، افزایش خطرناک میزان ضربان قلب را با خود همراه داشته باشد.
ترکیبات و مواد تشکیل دهنده نوشابههای انرژیزا با نوشابههای ورزشی متفاوت هستند. نوشابههای ورزشی حاوی کربوهیدراتها، املاح معدنی، الکترولیتها و طعمدهندهها هستند که میتوانند جایگزین آب از دست رفته بدن در اثر تعرق شوند اما نوشابههای انرژیزا کاملا ترکیبات متفاوتی دارند و بیشتر محتوی کافئین هستند که مصرف آن برای کودکان مضر بوده و سلامت آنها را به خطر میاندازد.
کلمات کلیدی: کودکان,و,خطر,نوشابههای,انرژی,زا
دسته بندی: اخبار
اخبار: مصرف مداوم کرم و فواید آن
مصرف مداوم کرم و فواید آن
یک متخصص پوست و مو گفت: افرادی که از سنین جوانی به طور مداوم از کرمهای مراقبتی پوست استفاده میکنند در دوره سالمندی ۳۰ درصد پوست جوانتری نسبت به بقیه داشته و کمتر پوستشان چروک میخورد.
محمد احسانی در مورد تأثیر مراقبت از پوست برای جوان ماندن آن هنگام سالمندی به خبرنگار فارس گفت: با افزایش سن تغییراتی روی پوست اتفاق میافتد که بخشی قابل جبران بوده ولی بخشی دیگر قابل اصلاح نیست چرا که به مرور زمان با افزایش سن ساخت کلاژن و الاسپین (دو مادهای که سبب انعطاف پوست میشود) کاهش مییابد.
وی ادامه داد: اخیراً در چند سال گذشته تکنیکهایی به بازار آمده تا با استفاده از آن بتوان ساخت کلاژن و الاسپین را در پوست تحریک کرد که میتوان به استفاده از لیزر برای جوانسازی پوست با همین روش اشاره کرد که سلولهای فیبروبلاست که کار ساخت کلاژن و الاسپین را برعهده دارند با لیزر تحریک کرده تا این ماده در پوست ساخته شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران تزریق ژل را یکی دیگر از کارهایی برای جوانسازی پوست عنوان کرد و افزود: معمولاً ماده اصلی این ژلها سیانولیک اسید است که خود این ماده قسمتی از بافت پوست را تشکیل میدهد و با خاصیت انعطافی خود کمبود الاسپین و کلاژن را جبران میکند اما مشکل اینجاست که این ماده جذب بدن شده و ماندگار نیست و فرد در سنین بالا برای جوان نگه داشتن پوست خود باید هر سال این ماده را تزریق کند.
به گفته احسانی استفاده از کرمهای اسید میوه، لیفتینگ، کرمهای ضد چروک که از دوران جوانی قابل استفاده است میتوانند در پیشگیری از چین و چروک و یا درمان اولیه آنها تا ۳۰ درصد مؤثر باشند.
وی اضافه کرد: البته عوامل دیگری هم به همراه استفاده از کرمها مؤثر است مانند اینکه فرد سیگار مصرف نکند،خیلی در معرض آفتاب نباشد و تغذیه مناسبی را هم داشته باشد.
این متخصص پوست و مو در پاسخ به اینکه پوست مردان و زنان چه در چروک خوردن چه تفاوتهایی را هنگام سالمندی دارد، گفت: پوست مردان زودتر از زنان چروک میخورد ولی در سنین بالاتر و هنگام سالخوردگی شدت چروک پوست زنان بسیار بیشتر از مردان است و دلیل آن را میتوان دوران پس از یائسگی و کاهش شدید هرمون استروژن در بدن زنان عنوان کرد به طوری که در سن بین ۴۰ تا ۵۰ سالگی شدت چروک در مردان بیشتر بوده ولی در ۵۰ تا ۶۰ سالگی در زنان عمیقتر دیده میشود.
کلمات کلیدی: مصرف,مداوم,کرم,و,فواید,آن
دسته بندی: اخبار
اخبار: نوشیدن یک لیوان شیر و تقویت حافظه
نوشیدن یک لیوان شیر و تقویت حافظه
شیر پیش از این به عنوان یکی ازعوامل اصلی در سلامت استخوانها و منبعی برای پروتئین و ویتامین شناخته شده بود.
اما تحقیقاتی جدید نشان می دهد شیر می تواند نقش اساسی در تقویت حافظه داشته باشدو کسانی که شیر و فرآورده های لبنی –ماست ، پنیر ، کره و بستنی – مصرف می کنند از توانایی های ذهنی بالاتری برخوردار می شوند.
در تحقیقاتی که در لندن بروی میزان مصرف لبنیات در بیش از ۹۷۲ زن و مرد انجام شد مشخص شد افرادی که در هفته پنج روز یا بیشتر لبنیات مصرف می کنند دارای حافظه ای به مراتب بهتر از افرادی هستند که به ندرت شیر می خورند یا لبنیات مصرف می کنند.
به گفته این محققین با نوشیدن یک لیوان شیر کم چربی و یا بدون چربی می توان به تقویت حافظه پرداخت .بنا به این تحقیق وجود برخی مواد معدنی از جمله منیزیم در شیر می تواندتضعیف حافظه را به تعویق بیاندازدو درعین حال به ثبات کار مغز کمک فراوانی کند.
البته این پزشکان مدعی شدند در صورت مصرف لبنیات پرچرب احتمال ابتلا به بیماری های قلبی و عروقی می تواند افزایش پیدا کندو افراد باید در مصرف انواع لبنیات میزان چربی آن را مد نظر داشته باشند.
کلمات کلیدی: نوشیدن,یک,لیوان,شیر,و,تقویت,حافظه
دسته بندی: اخبار
ازدواج: ازدواج و تاثیر آن بر سلامتی زوج ها
ازدواج و تاثیر آن بر سلامتی زوج ها
لیندا ویت، جامعه شناس دانشگاه شیکاگو به نیویورک تایمز می گوید: ازدواج به عنوان حافظ زندگی یا کمربند ایمنی برای آن است. این امر را می توان در کمک به انجام کارهای مهمی مانند خوب غذا خوردن، تمرین کردن و سیگار نکشیدن به کار برد.
ازدواج به سلامتی کمک فراوانی می کند. مخصوصا زمانی که زوج ها از عادت های سلامتی یکدیگر تقلید می کنند. محققان دانشگاه بیرگهام یانگ، تعداد ۴۷۴۶ زوج ۵۱ تا ۶۱ ساله را مورد بررسی قرار دادند و دریافتند وقتیکه پای سلامت در میان است این زوج ها آینه یکدیگر می باشند. برای مثال مردی کاملا سالم که در ابتدای دهه پنجم زندگی اش قرار دارد، بعید است همسری داشته باشد که از لحاظ سلامتی با مشکل مواجه باشد. اما اگر مردی ضعیف و مریض باشد نشان می دهد، احتمالاً همسرش نیز از لحاظ سلامتی در وضعیت بدی قرار داشته است. چون زوج ها در یک محیط مشترک زندگی می کنند و از لحاظ غذا، تمرین و استرس ها تا حدود زیادی در یک سطح هستند؛ آنها حتی استرس های احساسی را نیز با یکدیگر تجربه می کنند.
بهترین شانس برای یک زوج داشتن یک زندگی سالم است. شما در کنار همسر دل زندهی خود نه تنها سلامتی و طول عمر خود را افزایش می دهید بلکه با یکدیگر موقعیت های شگفت انگیزی را می سازید و تجربه می کنید. در ادامه هشت راه برای داشتن رابطه ای با سلامتی کامل به شما گفته می شود.
با هم لاغر شوید
خانم و آقای رابرتسون به تازگی توانستند بعد از یک سال تمرین، نزدیک به ۵۶ کیلوگرم وزن کم کنند. خانم رابرتسون می گوید تنها هدفی که برای خود تعیین کردیم داشتن سلامت بهتر و تمرین زیاد بود. ما به برنامه ای احتیاج داشتیم که بتوانیم با هم تمرین کنیم. ما همینطور نگران مبتلا شدن به دیابت نیز بودیم زیرا که علائمش را به خاطر میانسالی حس کرده بودیم. ولی الان دوباره لاغر شده ایم. ما به خودمان گفتیم که سلامتی و بدن ما ارزش این را دارد که تلاش کنیم تغذیه درست و تمرین مناسب داشته باشیم.
مانند یک خانم غذا بخورید
رژیم غذایی آقایان پس از ازدواج سالم تر می شود. چرا که به پیروی از عادت های غذایی همسر خود اغلب غذاهای سالم تری تناول می کنند. البته این اختلاف نظر هم وجود دارد که می گویند خانم ها بعد از ازدواج تحت تاثیر همسرشان به خوردن غذاهای نا سالم رو می آورند و دچار اضافه وزن می شوند. مطالعاتی بر روی ۳۰۰۰ زوج انجام شد و نشان داد که مردان پس از تاهل، مقدار کمتری چربی، نمک و شیرینی در مقایسه با دوره مجردی مصرف می کرده اند. البته در این مطالعه مشخص شد خانم ها که خرید خانه و آشپزی را بیشتر از همسرشان انجام می دهند، مقدار بیشتری چربی و کالری مصرف می کنند. به همین دلیل احتمال مواجهه با افزایش وزن در خانم هایی که تازه ازدواج کرده اند بیشتر است.
در مجموع می توان نتیجه گرفت که بهتر است خانم ها رژیم سالم غذایی خود را بعد از ازدواج نیز ادامه دهند و آقایان از عادت های غذایی خانم ها پیروی کنند.
مانند یک مرد ورزش کنید
نتایج تحقیقاتی در دانشگاه علوم و سلامت پترزبورگ که بر روی ۳۰۷۵ مرد و زن ۷۰ تا ۷۹ ساله انجام شده بود نشان داد همسران مردانی که بسیار فعال بودند، تا سه برابر بیشتر از مردان دیگر سالم و فعال بوده اند. اگر همسرتان گلف یا تنیس بازی می کند، دوندگی یا پیاده روی می کند، عضو تیم بسکتبال است و یا فعالیت فیزیکی دیگری را دنبال می کند، به عنوان همسر به همراه او بروید و در صورت امکان در تمرین یا بازی با او همراهی داشته باشید. در غیر این صورت سعی کنید حداقل تمرین های روزانه خود را ادامه و از آنها باز نمانید.
به طور دوستانه بحث کنید و تمرین کنید استرس را کاهش دهید
بسیاری از تحقیقات نشان می دهند ازدواج های ناخوشایند با سلامت نبودن زن و مرد ارتباط دارد. تحقیقات انجام شده بر روی ۱۰۵ کارمند میانسال بریتانیایی نشان داد زنان و مردانی که دارای نگرانی های بعد از ازدواج هستند، استرس بیشتری نسبت به بقیه دارند. مانند فشار خون و فاکتورهای دیگر که ریسک حمله قلبی و سکته را افزایش می دهند. تنش های ازدواج همچنین با افسردگی، بیماریهای لثه و زخم های معده در ارتباط است.
به تعطیلات بروید
دانشگاه روانپزشکی پترزبورگ به مدت ۹ سال، سلامت ۱۲۰۰۰ مرد با مشکل قلبی را دنبال کرده و متوجه شدند افرادی که از تعطیلات سالیانه خود استفاده کرده اند، به مراتب کمتر از بقیه ریسک مرگ را تحمل کرده اند. استفاده مثبت از تعطیلات سالیانه (برای سفر کردن یا گذراندن وقت با خانواده و دوستان نزدیک) کمک شایانی به کاهش استرس در دراز مدت دارد. در کنار این مزیت، تعطیلات زمان کافی برای داشتن تمرین های بیشتر را در اختیار شما قرار می دهد که این نکته نیز می تواند بر سلامت شما موثر باشد.
با هم ورزش کنید
خانم و آقای جردن روزانه سه مایل را با هم پیاده روی می کنند و نزدیک به ۳۰۰ کالری را می سوزانند. خانم جردن می گوید واقعا از این اتفاق خوشحال است که می تواند با همسر خود راه برود و صحبت کند. ورزش دیگری که شما زوج ها نباید فراموش کنید داشتن رابطه جنسی است. داشتن رابطه جنسی یا معاشقه کردن، ضربان قلب را افزایش داده و حدود ۵۰ کالری می سوزاند. اما فقط این نیست. کنار هم خوابیدن و حتی در آغوش گرفتن یکدیگر باعث آزاد شدن هورمون اکسیتوسین می گردد که کمک می کند خون بهتر به مغز برسد. نتایج تحقیقات متعدد نشان داده که آزاد شدن هورمون اکسیتوسین باعث افزایش سطح ایمنی بدن و سلامت مغز نیز می شود.
مسوول سلامت یکدیگر باشید
خانم ها معمولاً با تهیه غذاهای سالم و تلاش در جهت تشویق اعضای خانواده در سمت فعالیت های مثبت و سالم، مسئولیت سلامت خانواده را بر عهده دارند. شاید این خانم ها با توصیه هایی مانند مصرف کلم بروکلی یا خواب سر وقت بر سر همسر خود حتی غُر بزنند! و این بد نیست. چرا که تحقیقات نشان داده اند در خانواده ای که زن و مرد کارمند هستند، اگر زن تمام وقت کار کند سلامت مرد تا ۲۵ درصد کاهش می یابد! نتیجه اینکه زن و شوهر باید مسئول سلامت یکدیگر باشند و چه بهتر که فقط یکی از آن ها این مسئولیت را بر عهده گیرد. حتی اگر غُر زدن نیز در کار باشد.
همه چیز را یاد بگیرید
زندگی سالم مانند یک هدف متحرک است، یک روز چربی کاملا بد است و روز دیگر معجزه ای برای لاغر شدن. یک روز پیاده روی آرام برای سوزاندن چربی مناسب است و روز دیگر تحقیقات جدید نشان می دهد تند راه رفتن بهترین راه برای این کار است. اما کدام یک درست است؟
جواب این است که معمولا مهم نیست کدام درست است. پایه یک زندگی سالم غیر قابل انکار است. بیدار شدن و ۳۰ دقیقه ورزش یا بیشتر، خوردن پروتئین، انتخاب میوه و سبزیجات مناسب، غلات، خوردن گوشت بدون چربی به عنوان غذای اصلی، داشتن نگرش مثبت، خواب کافی در شب و همینطور خوردن مولتی ویتامین و … همه و همه می توانند صحیح باشند. این ثابت شده است که عقل سالم به تنهایی می تواند سلامتی را به شما انتقال دهد ولی اگر با شریک زندگی خود این را به اشتراک گذارید بیشتر برای انجام این کارها راغب خواهید بود.
کلمات کلیدی: ازدواج,و,تاثیر,آن,بر,سلامتی,زوج,ها
دسته بندی: ازدواج
ازدواج: بحران ازدواج و بی همسری
بحران ازدواج و بی همسری
در مقایسه با دیگر ارتباطات ،ازدواج، ارتباطی است که تأمین نیازهای بینظیری را برای افراد در ابعاد مختلف عاطفی، روانی، اجتماعی، زیستی و… به همراه میآورد
. از این رو در دین مبین اسلام، روایات بیشماری داریم که بر ضرورت ازدواج در بین جوانان تأکید بسیار دارند؛ امّا با توجّه به همه تأکیدات و ضرورتهای فردی و اجتماعی برای ازدواج، امروز، شاهد افزایش میانگین سن ازدواج در میان جوانان و مُعضلی به نام کاهش میزان ازدواج در کشور هستیم. بر این اساس، بالا رفتن سن ازدواج در ایران، مسیری را میپیماید که بیم آن میرود در ایندهای نه چندان دور، کشور، با بحران ازدواج رو به رو شود و مشکلات فراوان اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ناشی از تأخیر در ازدواج، در جامعه رواج پیدا نموده، در افکار جامعه نیز موجّه جلوه کند..
در ادامه، مهمترین عواملی را که در شکلدهی به بحران ازدواج مؤثّر هستند ، به اجمال، مورد بررسی قرار میدهیم:
بررسی عوامل بحران ازدواج
۱٫ عوامل جمعیتشناختی
عوامل جمعیتشناختی، شامل تغییرات جمعیتی و ساختار جمعیتی در یک جامعه است. در ایران، تغییرات جمعیتی به دو دلیل عمده، باعث ایجاد بحران ازدواج گردیده است. عواملی همچون: وقوع جنگ تحمیلی که توازن بین مردها و زنها را در اثر به شهادت رسیدن مردان، تحت تأثیر قرار داد و همچنین پدیده مهاجرت که طی آن، مردها از روستاها به شهرها مهاجرت نموده و دخترهای روستایی، دارای موقعیت کمتری برای ازدواج گردیدهاند. در واقع، ساختار جمعیت به این نکته اشاره دارد که سنّ ازدواج، تحت تأثیر شرایط اجتماعی و اقتصادی قرار دارد.
۲٫ عوامل فرهنگی
از آن جا که در عُرف ایران، سنّ زنان در هنگام ازدواج باید کوچکتر از مردان باشد و به دلیل این که مردان در مقایسه با زنان در سنین پایینتر، آمادگی تشکیل خانواده را ندارند، بنا بر این، سنّ ازدواج، خود به خود بالا میرود.
یک عامل فرهنگی دیگر، پدیده فرار مغزهاست. متأسفانه فرهنگ و عرف و قوانین در ایران، مشوّق نخبگان و تحصیلکردگانِ مرد، برای خروج از کشور است، در حالی که برای نخبگان و تحصیلکردگان زن، محدودیتزاست.
از سویی، گسترش تجمّلگرایی و ارزشهای مادّی نیز تا حدّ زیادی بر روی ملاکهای همسرگزینی تأثیر گذاشته است. به طوری که امروز، یکی از فاکتورهای اصلی افراد برای انتخاب همسر، مادّیات است و این طبیعی است که جوانان برای به دست آوردن دارایی، نیاز به پیشزمینههایی چون تحصیلات، زمان، موقعیت شغلی و … دارند که همگی این عوامل، در افزایش سنّ ازدواج و پدیده بحران ازدواج، مؤثّرند.
۳٫ عوامل اجتماعی
تغییرات اجتماعی، تضاد هنجارها و نقشهای اجتماعی، روابط متقابل انسانها را تحت تأثیر قرار داده است. تغییر این روابط، خود به خود تغییر نگرش، تغییر نیازها و چگونگی همسرگزینی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. اگر در گذشته، ازدواج، پیوند مقدّسی بود که به سادگی سر میگرفت، امروزه این پدیده، به شکل پیچیدهای دارای جنبههایی گردیده است که به سادگی مهیا نمیشوند. بالا رفتن آمار طلاق، جرایم و آسیبهای اجتماعی، به نوعی ترس از گزینش همسر مناسب را ایجاد کرده و همه این عوامل، باعث شدهاند تا نرخ ازدواج، کاهش پیدا کند.
افزایش روابط ناسالم پیش از ازدواج، بیاعتمادی و وسواس، همگی سنّ ازدوج را بالا برده و حتی در برخی موارد، تجرّد قطعی را سبب شدهاند.
عوامل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ذکر شده، همگی بیانگر این قضیه بودند که در کشور، بحرانی به نام «تأخیر در ازدواج» یا حتی «عدم ازدواج» وجود دارد که باید به عنوان آسیبی جدّی، مورد بحث و بررسی قرار گیرند. شاید عوامل جمعیتشناختی به راحتی و در کوته مدّت، قابل کنترل نباشند.
گرچه بررسی عوامل اقتصادی نیز در این حیطه ضرورت دارد، امّا آنچه ما در این جا قصد تبیین دقیق آن را داریم، بررسی عوامل اجتماعی و به عبارت واضحتر، پدیدهای است که در این جا تحت عنوان «آسیبهای اجتماعی»، ازدواج را در جامعه ما با مخاطره، رو به رو ساخته است. بدین جهت، ابتدا باید منظورمان از آسیبهای اجتماعی را واضحتر بیان کنیم.
آسیبهای اجتماعی
آسیبهای اجتماعی، پدیدهای است که جوامع گوناگون، برحسب وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود با انواع متفاوتی از آن رو به رو هستند. در همه جوامع انسانی، اصطلاح آسیبهای اجتماعی، در مورد رفتار و عملکرد عدّهای اطلاق میشود که اعمالی خلاف قانون، چارچوب یا موازین مذهبی و اجتماعی جامعه انجام میدهند. هر چند تفاوت فرهنگها و آیینهای مذهبی، سبب میشود که عملی در یک جامعه، خلاف و در جامعه دیگر، مورد قبول و پسندیده باشد. برای مثال در کشور ایران، اعمالی جرم محسوب میشوند که فرد در صورت ارتکاب آنها به قصاص، دیات، حدود و یا تعزیرات محکوم شود. از میان آسیبهای متعدّد اجتماعی، اعتیاد و فحشا، بیش از بقیه مخاطرهآمیز هستند. دامنه این دو آسیب اجتماعی، به حدّی وسیع است که خود به خود بر دیگر عوامل جمعیتشناختی، اقتصادی و فرهنگی مؤثر در بحران ازدواج مؤثرند.
۱٫ روسپیگری وفحشا
پدیده روسپیگری، خود به خود با مشکلات اقتصادی، پیوند خورده است؛ امّا اقتصاد، تنها زمینهساز این معضل اجتماعی نیست و برخی زمینهها در هر دو جنس (زن و مرد)، زمینهساز شیوع روسپیگری است. عدم پایبندی به آموزههای دینی، عدم تربیت صحیح خانوادگی، شکست در یافتن همسر ایدهآل، تنوّعطلبی جنسی و… از دیگر عواملی هستند که این پدیده را تحتالشعاع خود دارند؛ امّا مهمتر از اینها، پیامدهایی است که پدیده روسپیگری به همراه دارد. از آن جا که این آسیب اجتماعی، به طور موقّت، نیاز جنسی را مرتفع میکند، سبب میشود که جستجو برای ازدواج به تأخیر بیفتد یا از بین برود. از سوی دیگر، وجود این پدیده، بیاعتمادی دو جنس به یکدیگر را بیشتر میکند. همچنین دستهای (هرچند اندک) از مردان، به دلایل متعدد اقتصادی ـ فرهنگی که آمادگی ازدواج و پذیرش مسئولیت را ندارند، به این طریق، دورهای را سپری میکنند که این دوره به خودی خود، بر طول مدّت سنّ تأخیر ازدواج میافزاید. دیگر آن که راهکارهای دینیای چون صیغه (ازدواج موقّت) برای سالمسازی روابط بین دو جنس مخالف، به درستی در فرهنگ ما جا نیفتاده است و به این دلیل، افراد، ترجیح میدهند دارای روابط پنهان غیر مشروع باشند تا مسئولیت و تکلیفی برایشان نداشته باشد و دیگر آن که در آینده، وقتی تصمیم به ازدواج گرفتند، از گذشته خود، سابقهای به جای نگذارند.
گذشته از گناهان بسیاری که این پدیده شوم (روابط آزاد جنسی) دارد و تأثیر مخرّب آن که زندگی فردی و حیات اجتماعی را به مخاطره میاندازد ، شانس ازدواج را برای زنان روسپی، به صفر، کاهش میدهد و بر روی قدرت انتخاب و حسّ زیباییشناسی مردان نیز تأثیر میگذارد. به طوری که مردانی که با زنان متنوّع رو به رو میشوند، دیگر به راحتی دست به انتخاب همسر نمیزنند.
«افرادی که امکان ازدواج دارند، حتماً اقدام نمایند و کسانی که زمینه آن را ندارند، با عفّت و خویشتنداری، دعا کنند که خداوند برایشان فراهم سازد».
فحشا در جامعه، گذشته از این که عوامل فرهنگی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار میدهد، به دلیل آن که نیاز اقتصادی دستهای از زنان مجرم را برآورده میسازد، متأسفانه، باعث افزایش مبادرت به این کار از سوی برخی دیگر از زنان نیز میشود، به طوری که معدود زنانی که نیاز مالی دارند و به راحتی، قادر به یافتن شغل نیستند، متأسفانه به این پدیده، به عنوان راهکار کسب درآمد نگاه خواهند کرد؛ امّا همین درصد کم میتواند جمعیت گستردهای از مردان را از ازدواج، منصرف کند که در نهایت، آسیب این قضیه، متوجه خود زنان هم خواهد بود.
۲٫ اعتیاد
پدیده آسیبزای دیگری که مانع ازدواج میشود، یا آن را به تأخیر میاندازد، «اعتیاد» است. اعتیاد را به «عادت کردن» و یا «خود را وقف عادتی نکوهیده کردن» معنا کردهاند. اگر نیمنگاهی به این پدیده نیز داشته باشیم، درخواهیم یافت که پیامدهای اعتیاد نیز جامعه، فرد و خانواده را از نقطه نظر عوامل اقتصادی، اجتماعی و روانی و جسمی، با مشکلاتی رو به رو میسازد.
از نقطه نظر اقتصادی، پیامدهای ناشی از اعتیاد به مواد مخدّر عبارتاند از: بیکاری، ضعف مالی در ازای خرید مواد مخدّر و… که این موارد خود به خود، آمادگی برای ازدواج را از بین میبرد. عوارض روانی و شخصیتی پدیده اعتیاد هم شامل ضعف اراده، عدم مسئولیتپذیری، ضعف شخصیتی، برهم خوردن تعادل روانی، داشتن شخصیت متزلزل، عدم اعتماد به نفس و… میشود که همگی اینها سبب میشوند که شخصیت سالم از فرد گرفته شود و هیچ نوع انگیزه و رغبتی برای ازدواج وجود نداشته باشد. به علاوه آن که موارد ذکر شده، برای دختران نیز کوچکترین جذبهای به همراه نخوهد داشت تا فرد معتاد را به همسری برگزینند.
از عوارض اجتماعی اعتیاد نیز میتوان به ایجاد گروهی بیکار در سنّ اشتغال و همینطور دزدی برای تأمین هزینههای مواد مخدّر اشاره کرد و بدتر، آن که خود این معضل، به تنهایی، زمینهساز یکسری از آسیبهای دیگر چون فحشا و تکدّیگری نیز میشود.
قید و بندهای ناشی از ازدواج، اگر چه ممکن است فرد را از درک فرصتهای بسیاری برای خوشگذرانی و تنوّعطلبی محروم کنند و یا حتی با بحرانهای موقّت اقتصادی در مسیر تأمین معاش مواجه سازد، امّا همین قیدها خود به خود، رستگاری و آرامش و موفقیت در درازمدّت را برای فرد به دنبال میآورند.
مجموعه تعالیم دین مبین اسلام، برای تأمین و رضایت فرد و جامعه و رستگاری است. در سوره نور، ایات مبارک ۳۲ و ۳۳ میفرماید: «افرادی که امکان ازدواج دارند، حتماً اقدام نمایند و کسانی که زمینه آن را ندارند، با عفّت و خویشتنداری، دعا کنند که خداوند برایشان فراهم سازد».
کلمات کلیدی: بحران,ازدواج,و,بی,همسری
دسته بندی: ازدواج
ازدواج: دختران مجرد و ساعت ازدواج
دختران مجرد و ساعت ازدواج
بررسی اجمالی علل تجرد در دختران
همه جوامع برای تحقق مقاطع مهم زندگی مانند شروع شغل، زمان ازدواج، فرزند دار شدن، بازنشستگی و …زمان بندی اجتماعی دارند که به این انتظارات درجه بندی شده سنی برای رویدادهای خاص زندگی، ساعت اجتماعی اطلاق می شود.
به موقع یا بی موقع بودن این مساله بر عزت نفس افراد تاثیر بسزایی دارد زیرا افراد خواسته یا نا خواسته به مقایسه تماعی از شرایط خود می پردازند و پیشرفت و موقعیت خود را با دیگران مقایسه و ارزیابی می کنند. یکی از این الگوهای زمان بندی شده اجتماعی، زمان ازدواج در جوانان به خصوص زمان ازدواج دختران است.
یکی از الگوهای زمان بندی شده اجتماعی، زمان ازدواج در جوانان به خصوص زمان ازدواج دختران است.
ازدواج یک امر جهانی است که در تمام جوامع و در طول تاریخ وجود داشته و به یک مجموعه از نیازهای اساسی انسان پاسخ می دهد. بقای نسل و پرورش فرزندان، تحقق آرزوی دیرین کودکی برای پدر و مادر بودن و دستیابی به عالی ترین سطح دوستی و صمیمیمت ، ارتباط گرم و دوجانبه عاطفی- جنسی و تقسیم کار و همکاری و همراهی در طول زندگی در شمار اساسی ترین کارکردهای تشکیل زندگی مشترک است.
این پیمان در زندگی انسان به خصوص زنان از اهمیت خاصی برخوردار است، زیرا موجودیت دو انسان را از جهات مختلف به هم پیوند می دهد. از نظر روانشناسی، توانایی در ایجاد یک رابطه صمیمی که مستلزم مصالحه و گذشت است، به احساس هویت شخصی فرد بستگی دارد هویتی که پایه های آن در دوران پیشین زندگی شکل گرفته است. افرادی که از هویت برخوردارند آماده اند که هویت خود را با فرد دیگری سهیم شوند، این مساله نوعی از خود گذشتگی متقابل بین کسانی که شریک زندگی یکدیگرند،ایجاد می کند.
وجود روابط آزاد و گسترده جوانان و بدبینی نسبت به انتخاب همسر، بالارفتن هزینه های زندگی همراه با بالارفتن توقعات افراد، سست شدن پیوندهای خانوادگی، تقلیل حمایتهای مادی و معنوی والدین از فرزندان، افزلیش پدیده چند همسری و تعدد زوجین و… از علل عمده ای است که دختران امروزی بااحتیاط زیادی برای ازدواج اقدام کرده و یا آن را دایما به تاخیر می اندازند. اما به راستی تنها این عوامل است که باعث به تاخیر انداختن ازدواج در دختران ایرانی شده است؟چرا امروزه بر خلاف گذشته ازدواج در میان دختران به تاخیر افتاده است؟ عده ای از این دختران تمایلی به ازدواج ندارند و حتی عده ای دیگر از تجرد خویش راضی و خشنود هستند.
این در حالی است که پژوهشهای مختلف نشان می دهد زنان متاهل در مجموع خوشبخت تر و راضی تر از مجردها هستند و احساس شادکامی بیشتری می کنند. همچنین زنان متاهل نسبت به دختران مجرد از استرس کمتری رنج می برند زیرا ازدواج امنیت خاطر فراوانی برای زنان به همراه دارد و این مساله احتمالا به علت حمایت دو جانبه ای است که در ازدواج موفق، به چشم می خورد.
عوامل بازدارند ازدواج در دختران
۱- ایجاد ناهماهنگی تحصیلی بین دو جنس: با توجه به گسترش روز افزون تعداد دختران تحصیل کرده و از طرف دیگر تمایل پسران برای ورود سریع تر به بازار کارو امتناع از ادامه تحصیلات دانشگاهی، موجب شده است که توازن و هماهنگی تحصیلی بین دختران و پسران جامعه ایرانی کاهش چشم گیری یابد و همین مساله باعث شده که بسیاری از از دختران حاضر به ازدواج با مردانی با تحصیلات پایین تر از خودشان نباشند. نتیجه چنین ناهماهنگی چیزی جز تجرد دختران نخواهد بود.
۲- میل به ادامه تحصیل در دختران: با تغییرات چشم گیر فرهنگی و اجتماعی که در سالهای اخیر در جامعه ما شکل گرفته، عده کثیری از دختران مانند گذشته نمی خواهند نقش واحد و یک بعدی را در جامعه ایفا کنند، مثلا فقط نمی خواهند در خانواده نقش یک همسر و مادر را ایفا کنند بلکه تمایل زیادی به ادامه تحصیلات، کسب مدارج بالای علمی و به دنبال آن دستیابی به موقعیتهای اجتماعی و اقتصادی بالا هستند. همین مساله باعث شده که تمرکز بسیاری بر ادامه تحصیلات تا مدارج بالاتر داشته و برای نیل به این خواسته فرصتهای ازدواج را نادیده گرفته و بیشتر به دنبال استقلال فردی خویش باشند.
۳- بدبینی نسبت به مردان: مسلما در زندگی زناشویی، فردی که بیش از دیگری عشق و محبت را طلب می کند، زن است. زنان به طور عمده برای دستیابی به یک رابطه عمیق عاطفی برای ازدواج اقدام می کنند و این در حالی است که با ایجاد برخی تغییر و تحولات در جامعه کنونی ما بسیاری از دختران جامعه ما شاهد اتفاقات تلخ در زندگی اطرافیان و دوستان خویش مانند گرایش برخی از مردان به تعدد زوجین و یا اقدام به عقد موقت، باعث شده که دسته ای از دختران این اقدامات را به اشتباه به همه مردان تعمیم داده و از ازدواج سر باز زنند و به این باور اشتباه می رسند که همه مردان قابل اعتماد نبوده و به زندگی زناشویی خود وفادار نمی مانند.
۴- منطق افراطی: احساس و منطق دو وجهه مهم طبیعت انسانی است که در امور مختلف زندگی باید به هر دو این مقوله ها پرداخته شود و هیچ یک از آنها نباید نادیده انگاشته شود و یا مورد توجه بیش از حد قرار گیرد. در برخی از دختران مشاهده میشود که غلبه افراطی منطق بر احساس و حسابگری شدید، موجبات تجرد یا ازدواج دیر هنگام آنها را ایجاد کرده است.این دسته از دختران خواستگاران خود را بیش از حد مورد ارزیابی های موشکافانه قرار می دهند و دایما مراقبند که مساله ای از نظر آنها جا نیفتاده و تصمیمی ناپخته و نسنجیده نگیرند.
البته در بیان علل تجرد دختران به عوامل بیشتری می توان پرداخت اما به نظر میرسد که مولفه های یاد شده بیش از دیگر عوامل مهم بوده و دارای فراوانی و شیوع بیشتری است.
بیشتر دخترانی که تجردشان انتخابی و خود خواسته بوده و از شرایط کنونی خود راضی هستند، رویکرد خاصی نسبت به زندگی دارند. این صفات گاهی اوقات شامل باریک بینی بیش از حد، استقلال و اعتماد به خود، طرز تفکر خاص و گاه داشتن هوش و استعداد بسیار بالا است.
در ضمن باید به این نکته توجه داشت که دختران مجرد از گروههای آسیب دیده و یا گروههایی که واجد برخی خصوصیات ظاهری و روانی خاص هستند، محسوب نمی شوند بلکه تجرد بیشتر این دختران به ویژه آنهایی که تجردشان انتخابی و خود خواسته بوده و از شرایط کنونی خود راضی هستند، ناشی از رویکرد خاصی است که به زندگی دارند و به همین علت آنها را از افراد دیگر متمایزو متفاوت می سازد. این صفات گاهی اوقات شامل باریک بینی بیش از حد، استقلال و اعتماد به خود، طرز تفکر خاص و گاه داشتن هوش و استعداد بسیار بالا است. پاره ای از مطالعات نشان داده است دخترانی که در دوره کودکی و نوجوانی، نسبت به همسالان خود از هوش و استعداد بالایی برخوردارند، در دوران جوانی نتوانستند همسر مناسبی برای خود انتخاب کنند.
اگر چه این ویژگی ها در بین بیشتر دختران مجرد تا حدودی مشترک است، اما شدت این ویژگی ها در بین این دسته از دختران متفاوت است و بسیاری از دختران مجرد، این صفات را فقط در دامنه محدودی از رفتارهای خود آشکار می سازند.
کلمات کلیدی: دختران,مجرد,و,ساعت,ازدواج
دسته بندی: ازدواج
ازدواج: عشق طرحی در خیال و حبابی بر آب؟!
عشق طرحی در خیال و حبابی بر آب؟!
ـ عشق یعنی پرستاری کردن از او (همسر) وقتی بیمار است.
ـ عشق یعنی به خاطر داشتن روز تولد او (همسر.)
ـ عشق یعنی تماشای سریال تلویزیون با او (همسر) به جای دیدن فوتبال.
ما انسانها ویژگیهای متعدد و بارزی داریم که در بین آنها میتوان به خصلت اجتماعی بودن ما اشاره کرد.
آفرینش ما به گونهای است که نیاز به زندگی در جمع و برقراری ارتباط با دیگران و نیز دوست داشتن و دوست داشته شدن داریم. انسان از شیوههای متفاوتی برای برآورده ساختن این نیازها بهره میبرد كه یکی از آنها ازدواج است و لازمه ازدواج موفق هم عشق است. اما اگر ازدواج راهی برای رفع این نیازها ـ و البته نیازهای دیگر مانند نیاز جنسی ـ است و انسانها ـ حداقل الان- براساس عشق ازدواج میکنند، پس چرا برخی از ازدواجها و عشقها سالیان سال و حتی پس از مرگ یکی از همسران دوام می یابد و بعضی دیگر خیر؟ اشکال کار در کجاست: نوع نگاهی که به ازدواج داریم یا تعریفمان از عشق؟
شاید سختترین کار در دنیا ارائه تعریفی جامع و کامل از عشق باشد. به یاد بیاوریم که مولای رومی که خود از عشاق بزرگ بوده است و ثمره عشقش را میتوان در «غزلیات شمس» یا «مثنوی معنوی» دریافت، میگوید:
هرچه گویم عشق را شرح و بیان چون به عشق آیم، خجل باشم از آن
شاید مشکلترین کار در دنیا ارائه تعریفی جامع و کامل از عشق باشد، زیرا به تعداد آدمها میتوان برای عشق تعریف پیدا کرد. كسانی که عاشقند، آنهایی که فکر میکنند عاشقند، كسانی که تظاهر به عشق میکنند و آنهایی که عاشق نیستند اما عشق را دستاویزی برای رسیدن به افکار و نیات خود قرار میدهند همه و همه به باور خود تعریفی از عشق دارند. اما شاید واقعیترین تعریفها را باز هم مولوی داده باشد، آنجا که میگوید: «عشق اسطرلاب اسرار خداست»، زیرا بر این باور است که «علت عاشق ز علتها جداست». با این حساب، شاید بهتر باشد که به جای آنکه به دنبال تعریف عشق باشیم در پی جستوجوی معیارهایی برای چیزهایی که عشق نیستند باشیم؛ درست همان طور که مولوی میگوید: عشقهایی کز پی رنگی بود عشق نبود عاقبت ننگی بود
مهارتهای جوانان ما برای برقراری ارتباط منطقی، نحوه طرح مسائل، تحلیل واقعیتهای زندگی و برنامهریزی برای آینده، و اخذ یک تصمیم سرنوشتساز تا چه حد کافی و کارساز است؟
راستی، از شما می پرسم چند درصد از چیزهایی که ما امروز به اسم عشق میشناسیم از روی صفا و صمیمیت است و از رنگ و زرنگی و حسابگری دور است؟ اگر بتوانیم جوابی صادقانه به این پرسش بدهیم، آنگاه درمییابیم که چرا بسیاری از عشقهای امروز ما طرحی در خیال و حبابی بر آب است. و عجیبتر آنکه ما این وهم وخیال را که به آن عشق میگوییم، معیاری برای سنجش ارتباط واقعی بین انسانها و یا حداقل بین دو انسان به نام زن و شوهر قرار میدهیم.
بیایید تعارف را کنار بگذاریم
شاید امروزه دیگر تصور ما از همسر ایدهآل شاهزادهای سوار بر اسب سفید یا شاهزاده خانمی محبوس در بالاترین اتاقک برجی تنگ و تاریک نباشد اما، هنوز هم معیارهای متعددی برای انتخاب همسر ایدهآل وجود دارد، معیارهایی مانند: تعلق به طبقه اجتماعی بالا، برخورداری از تحصیلات دانشگاهی، تعلق به خاندانی آبرومند و اصیل، داشتن خانه و وسیله نقلیه شخصی و اشتغال به کسبوکاری آبرومند و پردرآمد. برای بعضی دیگر هم معیارهای دیگری از جمله زیبایی صورت، شیکپوشی و خوشصحبتی مطرح است. هرچند برخی از این عوامل برای زندگی در عصر حاضر به ویژه با توجه به اوضاع اقتصادی ـ اجتماعی امروزه ضروری است اما، حداقل آنطور که از ظواهر پیداست و آمار مربوط به طلاق در دهه اخیر نیز مؤید آن است، هیچ یک از این معیارها نمیتواند ضامن خوشبختی همسران یا پایداری ازدواج باشد و برای یک استنتاج دقیق میباید از زوایای دیگری به موضوع نگاه کرد.
معمولاً در شرایط امروز جامعه و در اوضاع و احوال اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موجود، وقتی از عشق صحبت میکنیم، منظور آن رابطه احساسی و عاطفی بین پسر و دختری است که در سن ازدواج قرار دارند. عموماً آشنایی بین این دو اتفاقی صورت می گیرد. ما ناچار از پذیرش این واقعیت هستیم که بسیاری از جوانان ما آنگونه که شایسته و بایسته است از مهارتهای لازم برای زندگی بهرهمند نیستند. نظام آموزش و پرورش ما به گونهای است که در حالی که پیچیدهترین فرمولهای فیزیک، شیمی و معادلات ریاضی را به جوانان ما یاد میدهد و در المپیادهای علمی آنها مفتخر به کسب مدالهای رنگارنگ میشوند، تا حدود بسیار زیادی در درک روابط اجتماعی و ارتباطات انسانی ناتوانند و اگر امتحانی از آنان گرفته شود، نمره قابل قبولی نخواهند گرفت. شیوه جدید تربیت فرزندان در خانوادههای ما، به ویژه خانوادههایی که جزو طبقه روشنفکر و تحصیلکرده محسوب میشوند، به گونهای است که خانواده به فرزندان حتی تا سی سالگی و بالاتر نیز به چشم بچه نگاه میکند که وظیفه والدین خدمترسانی به آنها و تلاش در رفع نیازهای روزمره آنهاست.
به نظر شما، عجیب است اگر انسانی که حدود نیمی از عمر خود را زیر چتر حمایت خانواده بوده است اکنون قادر نباشد مسئولیت زندگی مشترک را به عهده بگیرد؟ حالا فرض کنیم که پسر و دختری جوان و در سن ازدواج که فاقد هرگونه تجربه مفیدی هستند که بتواند به آنها در درک واقعی زندگی کمک کند، با یکدیگر آشنا شوند. قرار است که طی این دوره آشنایی، آنها از خلقیات و روحیات همدیگر به دور از قضاوتهای احساسی آشنا شوند.
شواهد بسیاری وجود دارد که نشان میدهد چیزی که در دوران آشنایی در بین جوانان مطرح میشود بیش از آنکه مبتنی بر واقعیت باشد براساس وهم و خیال است.
در این صورت سؤال این است: با کدام شاخص و معیار این روحیات و ویژگیهای شخصیتی سنجیده میشود؟ مهارتهای جوانان ما برای برقراری ارتباط منطقی، نحوه طرح مسائل، تحلیل واقعیتهای زندگی و برنامهریزی برای آینده، و اخذ یک تصمیم سرنوشتساز تا چه حد کافی و کارساز است؟ متأسفانه، شواهد بسیاری وجود دارد که نشان میدهد چیزی که در دوران آشنایی در بین جوانان مطرح میشود بیش از آنکه مبتنی بر واقعیت باشد براساس وهم و خیال است. آنها مدعیاند که از همسرشان چیزی جز صداقت نمیخواهند، اما در بیان همین جمله نیز ناخودآگاه دروغ میگویند. مدعی هستند که با کم و زیاد همدیگر خواهند ساخت، اما هزینههایی را برای مراسم ازدواج بر یکدیگر تحمیل میکنند که سالها باید برای جبران آن رنج بکشند. اگر فرصت كنید و نگاهی به صفحه حوادث روزنامههای زرد بیندازید، درمییابید که انگیزه بسیاری از دعاوی مطرح شده برای طلاق مواردی است که تنها کلمه زیبندهاش «احمقانه» است.
نکته دیگر آنکه ممکن است رمز پایداری بسیاری از ازدواجهای ما گذشت زمان تلقی شود، اما نباید فراموش کرد که در چنین شرایطی همیشه رابطهای عادلانه حکمفرما نبوده است. اگر زنی به خاطر ترس از طلاق، از دست دادن سرپرست خانواده، بیپدری فرزندان و حرفهای دیگران به رغم میل باطنی خود سالها و سالها ظلم و رنج را به جان پذیرا میشود، نباید آن را به چشم زندگی موفق دید. به اطراف خودمان نگاه کنیم، در نزد فامیل، دوستان و آشنایان بسیاری از این موارد را میتوانیم ببینیم.
و کلام آخر:
– برای اینکه طلاق کمتری داشته باشیم باید ازدواجهای حساب شدهتری داشته باشیم؛
– برای اینکه ازدواج حساب شدهای داشته باشیم باید حساب و کتاب روشنی برای زندگی داشته باشیم؛
– برای اینکه در زندگی حساب و کتاب روشنی داشته باشیم باید با واقعیتهای زندگی آشنا شویم؛
– برای اینکه با واقعیتهای زندگی آشنا شویم باید آنها را تجربه کنیم؛
– برای اینکه از زندگی تجربه مفیدی داشته باشیم باید با مهارتهای زندگی آشنا شویم و آشنایی با مهارتهای زندگی را باید از کودکی یاد بگیریم.
فراموش نکنیم برای کسی که رانندگی نمیداند شانس اینکه در یک بزرگراه رانندگی کند و جان سالم به در ببرد خیلی كم است. ازدواج هم مثل رانندگی است.
کلمات کلیدی: عشق,طرحی,در,خیال,و,حبابی,بر,آب؟!
دسته بندی: ازدواج
ازدواج: سازشهای عجولانه و زود هنگام
سازشهای عجولانه و زود هنگام
یکی از اشتباه های رایجی که در ازدواج مرتکب میشویم، «سازشهای عجولانه و زود هنگام» است: هر گونه تغییر و «ویرایش» ارزشها، رفتارها و عادتهایتان تنها به این امید که وانمود کنید شما و همسرآینده تان از توافق و هماهنگی کافی برخوردارید.
منظورمان اين نیست که شما به یک رابطه وارد میشوید و به خود میگویید: «هر کاری خواهم کرد تا که او مرا دوست داشته باشد، حتی اگر به قیمت چشم پوشی از ارزشهای خودم باشد» نه! این فرآیند به طرز بسیار ظریفانهتری اتفاق میافتد. در واقع این فرآیند سازشی است که شما در ابتدای آشنایی، با چشمپوشی و کوتاه آمدن از آنچه که برایتان اهمیت دارد، انجام میدهید؛ تا رابطهتان را حفظ کنید. هنگامی که در مییابید عقاید و باورهایتان، علائق و دوستانتان به مذاق نامزد یا همسرتان خوش نمیآیند، ممکن است بخواهید برایشان اهمیت کمتری قائل شوید که وانمود کنید بیش از آنچه که عملا واقعیت دارد با یکدیگر تفاهم دارید.
خطر سازش عجولانه و زود هنگام در این است که حس خود باوری خود را در همان ابتدای رابطه از دست داده و آن را با احساس تفاهم قلابی جایگزین میکنید. حال بیایید نگاهی به برخی سازشهای عجولانه و زود هنگام بیاندازیم.
عقبنشینی از مواضع ارزشی و باورهایتان
وقتی میخواهید با کسی ازدواج کنید، باورها و نظام ارزشی خود را با او در میان میگذارید و سعی میکنید که راجع به باورها و نظام ارزشی او نیز چیزهایی دستگیرتان شود؛ تا اینکه بدانید تا چه حد برای یکدیگر مناسب هستید. اما همین که برخی از ارزشهایتان از همخوانی کافی برخوردار نیستند، دو حق انتخاب بیشتر نخواهید داشت:
۱- میتوانید به باورهای خود بچسبید و بین خود و همسر آیندهتان تنش ایجاد کنید.
۲- میتوانید از باورهای خود به منظور حفظ صلح و آرامش، چشمپوشی کنید.
ما معمولا در این موارد به یک یا چند طریق زیر از ارزشها و باورهایتان چشمپوشی میکنید:
– بالاجبار و قبل از آنکه درست باشد و آمادگی آن را داشته باشید یا اساسا آن را مناسب بدانید، به روابط نزدیک با نامزدتان تن در میدهید.
– از ابراز عقیده شخصی خود در رابطه با خطاها و اشتباهاتی که نامزدتان مرتکب میشود، خودداری میکنید.
– با اظهارنظر نکردن و بروز ندادن عقاید و باورهای خود در مورد موضوعاتی که بحثانگیز بوده و بر سرشان اختلافنظر وجود دارد (مثل سیاست، مذهب، مسائل ارزشی و…) و یا با تعدیل، ملایمت و نرمی نشان دادن در مورد آن عقاید و یا احیانا انکار آنان به یکباره.
– با شرکت در فعالیتهایی که بطور معمول از انجامشان اجتناب میکنید.
– با خودداری از اظهارنظر در مورد موضوعاتی که قویا با نظریات نامزد یا همسر شما در تضاد است.
– با رها کردن رژیم غذایی خود و خوردن «آت و آشغال» و غذاهایی که بطور معمول از خوردنشان پرهیز میکنید.
چرا سازشکاریهای ناپخته و زود هنگام مرتکب میشویم؟
به دو دلیل در ابتدای روابط مرتکب سازشهای ناپخته و زود هنگام میشوید:
۱- شما به منظور ایجاد تفاهم بیشتر «مجبورید» که سازش کنید. نامزد/ همسر شما آنقدر با شما تفاوت دارد که بدون ویرایش قسمتهایی از خود، ازدواجتان دوام چندانی نخواهد داشت. ممکن است نامزد/ همسرتان حتی از شما این توقع را داشته باشد که به میل او عمل کنید و چنانچه سرباز زنید، شما را مسخره یا تحقیر کند.
۲- شما از آن رو سازش میکنید که نیازمند «دوست داشته شدن» هستید و میترسید که رابطهتان شکست بخورد. نامزد/ همسر شما حتی ممکن است نخواهد «آنچه» که هستید و باور دارید را ترک گویید؛ بلکه ممکن است این خود «شما» باشید که از این واقعیت که آن فرد مناسب شما نباشد، هراس داشته باشید. بنابراین سعی میکنید وانمود کنید که برای یکدیگر آفریده شدهاید؛ پس به رنگ او در میآیید.
تمام روابط سالم حاوی درجاتی از سازشکاری هستند و وقتی که متعهد کسی شدید، دیگر نمیتوانید مانند دوران مجردی زندگی کنید. اما وقتی به منظور اجتناب از درگیری و برخورد سازش میکنید، مرتکب اشتباه شدهاید.
راه چاره چیست؟ ارزشها و علائق خود را بشناسید و بعد ازدواج کنید. قبل از هر چیز به خودتان متعهد باشید و سپس به نامزد/ همسر خود!
کلمات کلیدی: سازشهای,عجولانه,و,زود,هنگام
دسته بندی: ازدواج
ازدواج: روابط دختر و پسر قبل از ازدواج
روابط دختر و پسر قبل از ازدواج
تا همین چند سال پیش، انتخاب همسر در خانوادههای ایرانی غالباً به این صورت بود که پسر آماده ازدواج ، مشخصات و خصوصیاتی که برای همسر آیندهاش در نظر داشت را با کلی خجالت و سرخ و سفید شدن به خانوادهاش اعلام میکرد و بزرگترهای خانواده با توجه به آن مشخصات و خصوصیات، دختری را در نظر گرفته و خانم های خانواده به خواستگاری او میرفتند.
اگر در این مراسم دو طرف همدیگر را میپسندیدند، خانواده پسر برای بار دوم و این بار به همراه داماد به خانه عروس میرفتند و معمولاً با پیشنهاد یکی از بزرگترها، دختر و پسر در اتاقی جدا از سایرین با هم حرف میزدند و نظرات و حساسیتها و دیدگاههایشان در مورد زندگی را بیان کرده و توقعاتی که از همسر آیندهشان داشتند را مطرح میکردند. در این نوع انتخاب همسر که هنوز در بسیاری از خانوادهها مخصوصاً در روستاها و شهرهای کوچک رواج دارد والدین نقش اساسی و مهمی در انتخاب همسر برای فرزندشان داشتند.
درباره شرایط امروزی جامعه نکته ای را باید مدنظر داشت. در روستاها و شهرستانها از قدیم الایام مردم همدیگر را میشناختند و هنوز هم افراد بومی هر منطقه همدیگر را میشناسند و از خصوصیات خانوادگی، پایبندی به اصول مذهبی، تقیّد نسبت به حریم خانواده، خصلتهای اخلاقی و تعصبات و حساسیتهای همدیگر آگاهند. بنابراین هر کس میداند قرار است با چه خانوادهای وصلت کند. اما در کلان شهرها و شهرهای مهاجرپذیر، اقوام و گروههای مختلف با فرهنگها و اعتقادات و سلیقهها و خلقیات گوناگون در همسایگی هم زندگی میکنند، از طرف دیگر ارتباط بین همسایهها و هممحلیها بسیار کاهش یافته. به همین دلیل آگاهی از پیشینه خانوادهای که قرار است با آنها وصلت صورت بگیرد و شناخت خصلتها و خلقیات آن خانواده بسیار مشکل شده. بنابراین میتوان گفت یکی از عوامل اصلی رشد آمار طلاق در شهرهای بزرگ نسبت به شهرستانها و روستاها همین مسئله است.
شاید به همین دلیل است که امروزه، نحوه انتخاب همسر و ازدواج مثل بسیاری دیگر از فرایندهای اجتماعی در شهرها و کلان شهرها به تدریج در حال تغییر است. رواج شدید روحیه فردگرایی، افزایش دامنه آزادیهای فردی بخصوص در مورد زنان و دختران، گسسته شدن و یا تزلزل روابط و پیوندهای خانوادگی و توسعه منفعت طلبی و خودمحوری، از دیگر مواردی است که در جوامع شهری رو به افزایش است. برخی معتقدند این تغییر و تحولات از پیامدهای محتوم دوران گذر از سنّت به مدرنتیه است. عدهای دیگر تأثیرات فرهنگ غرب در جامعه را عامل بروز این وضع میدانند. علت این تغییرات هر چه میخواهد باشد، آنچه مهم به نظر میرسد این است که جامعه به تدریج از باورها و سنتها و فرهنگ اصیلش فاصله میگیرد.
یکی از تغییراتی که از لحاظ فرهنگی به خصوص در شهرها به وجود آمده، حضور پررنگ زنان و دختران در جامعه است. امروزه کمتر اداره و کارخانه و سازمان و شرکت و فروشگاهی پیدا میشود که بخشی از کارمندان آن را زنان و دختران جوان تشکیل ندهند. همچنین تعداد زیادی از دانشجویان و هنرجویان دانشگاهها و سایر مراکز آموزش عالی را دختران تشکیل میدهند. چنانکه گاهی اوقات تعداد آنان بیشتر از تعداد پسران پذیرفته شده در این مراکز و موسسات است.
کاملاً طبیعی است نتیجه این حضور، برخورد و تعامل بیشتر بین دخترها و پسرهاست و در این برخوردها و مواجههها، عوارض و پیامدهای خاص خودش را دارد. یکی از این پیامدها شکلگیری و دوستیهایی بین جنسهای مخالف است، دوستیهایی که اصطلاً به آنها «دوستیهای خیابانی» گفته میشود.
در سری مقالاتی که در مورد حجاب، تقدیم کاربران عزیز شد ، گفتیم زن و مرد بصورت غریزی نسبت به هم کشش و تمایل دارند. این کشش و تمایل، زمانی نمود و تظاهر خارجی و عملی پیدا میکند که دختران با سر و وضع و لباس و آرایشی در جامعه حاضر شوند که باعث تحریک و واکنش مردها و پسرها شوند. به همین دلیل است که اسلام برای پیشگیری از شکلگیری این ارتباطات و عوارض منفی و ناخوشایند آن، رعایت حجاب از سوی بانوان و نگاههای معنیدار از سوی هر دو طرف را الزامی کرده است.
اما سوالی که پیش میآید اینست که چرا چنین دوستیهایی قبیح و زشت دانسته میشود؟ آیا وقت آن نرسیده که در مورد حُسن و قبح این دوستیها با توجه به شرایط جامعه و رشد فکر و تکنولوژی، بازنگری صورت گیرد؟ آیا حقیقتاً این دوستیها و رابطهها عوارض منفی دارند یا مخالفت با این رفاقتها یک سنت اشتباه است که از قدیم برجای مانده؟ اگر هدف از برقراری این ارتباطها و مراودهها، صرفاً شناخت همدیگر برای ازدواج باشد چطور؟ اگر دختر و پسری که با هم دوست میشوند متعهد شوند که ارتباط جنسی برقرار نکنند و به تعهدشان پایبند باشند، آیا بازهم باید با چنین رفاقتی مقابله کرد؟
کلمات کلیدی: روابط,دختر,و,پسر,قبل,از,ازدواج
دسته بندی: ازدواج