معرفی دکتر قنواتی جراح بینی

عمل بینی گوشتی (هزینه و شرایط)

هزینه عمل بینی دکتر قنواتی و نمونه عمل ها

رزرو نوبت عمل بینی ( آنلاین و حضوری)

نمونه عمل های بینی دکتر قنواتی

مشاوره عمل بینی گوشتی

مطالب پیشنهادی از سراسر وب...

مطالب بالا توسط یکتانت پیشنهاد شده اند

    ویتامین ها: فواید ویتامینB12برای داشتن یک زندگی سال

    فواید ویتامینB12برای داشتن یک زندگی سال

    ویتامین B12  یک ماده مغذی ضروری است که در موادغذایی بسیاری مثل گوشت، ماهی، شیر، تخم مرغ، و سیریال های صبحانه یافت می شود. ویتامین B12 ویتامینی محلول در آب است که در کبد ذخیره می شود که به انجام فرایند های مختلف در بدن کمک می کند. این نوع پیچیده ویتامین به خاطر وجود کوبالت (cobalt) که نوعی یون فلز است بین سایر انواع ویتامین ها واقعاً خاص است. مهمترین فایده ویتامین B12 توانایی آن در تسریع فعالیت های متابولیک و بالا بردن سطح انرژی افراد است.

    فواید ویتامینB12برای داشتن یک زندگی سال

    این ویتامین عملکرد فرایندهای حیاتی بدن را تسهیل می کند که برای حفظ سلامت سیستم عصبی بدن بسیار مهم است. تولید DNA و گلوبول های قرمز خون با مصرف مناسب این ویتامین تنظیم می شود. کمبود ویتامین B12 ساخت طبیعی گلوبول های قرمز را بدن مختل می کند که نهایتاً منجر به کم خونی می شود. ویتامین B12 برای ترمیم بافت ها و سلولهای بدن نیز لازم است که به فرایند سنتز DNAکمک می کند.

    ویتامین B12 اگر همراه با اسید فولیک استفاده شود، به طور قابل وجهی نواقص مجرای عصبی را کاهش می دهد. هر دو این ویتامین ها سطح هموسیستین (hemocystein) که بالا رفتن آن نقش مهمی در بیماری های قلبی-عروقی و نواقص مادرزادی دارد، را در بدن کاهش می دهد. ویتامین B12 برای تولید میلین (myelin) که نوعی ترکیب پروتئینی موجود در لایه های چربی پوشاننده اعصاب است نیز نقش مهمی دارد.

    علاوه بر اینها، این ویتامین در هضم و گوارش درست غذاها نیز مفید است و سایر موادمغذی لازم برای بدن انسان را نیز فراهم می آورد. ویتامین B12 از بدن دربرابر کم خونی مهلک نیز محافظت می کند. ازآنجاکه ویتامین B12 برای عملکردهای مختلف بدن اهمیت دارد، ممکن است که بدن دچار کمبود این ویتامین شود. این کمبود معمولاً با علائمی نظیر خستگی شروع می شود. ازاینرو، لازم است که حتماً از موادغذایی حاوی این ویتامین در رژیم غذایی خود استفاده کنید.

    تحقیقات بیشتر نشان داده است که ویتامین B12  همچنین در درمان نازایی، آسم، سردردهای میگرنی و افسردگی نیز می تواند مفید واقع شود. ویتامین B12   درکنار سایر ویتامین ها احتمال بروز سکته و بیماری های قلبی آلزایمری را کاهش می دهد. متیل کوبالامین کوانزیم ویتامین B12 می باشد که در بدن وجود دارد، از اینرو، این کوآنزیم را می توان به شکل طبیعی خود استفاده کرد. در این حالت ویتامین B12  مستقیماً وارد جریان خون می شود و فواید بسیاری را برای بدن فراهم می آورد.

    شکل دیگر این ویتامین هیدروکسی کوبالامین است که گفته می شود درمان موثر برای مسمومیت با سیانید است. تحقیقات نشان داده است که جذب ویتامین B12  با بالا رفتن سن کمتر می شود. درنتیجه برای بزرگسالان بالای ۵۰ سال، این ویتامین باید به شکل مکمل غذایی مورد استفاده قرار گیرد.

    کمبود ویتامین B12 را می توان به راحتی با علائمی مثل خستگی، کند شدن واکنش های بدن، مشکلات حافظه، خشک شدن اندام های بدن، ضعف و کم خونی تشخیص داد و کمبود جدی آن موجب تخریب شدید مغزی می شود. همچنین، ویتامین فولات و B12  برای تولید DNA و RNA ضروری می باشند. ویتامین B12  در عملکرد برخی آنزیم های خاص که موجب سوخت و ساز کربوهیدرات و کنترل چربی می شود نیز اهمیت دارد.

    کلمات کلیدی: فواید,ویتامینB12برای,داشتن,یک,زندگی,سال

    دسته بندی: ویتامین ها

    ازدواج: ازدواج یعنی خداحافظ زندگی

    ازدواج یعنی خداحافظ زندگی
    علل فرار جوانان از ازدواج

    نگرش افراد به ازدواج ، به عنوان یک واقعیت اجتماعی، تحت تأثیر فرهنگ و نقش و موقعیتی است که فرد، در آن زندگی می‌کند. بنا بر این، دیدگاه فرد نسبت به ازدواج ، تابع فرهنگی است که به آن تعلق دارد.

    ازدواج یعنی خداحافظ زندگی

     این دیدگاه، همچنین با جایگاه فرد در جامعه ، ارتباط تنگاتنگ دارد.
     ازطرف دیگر، مسئله مشکلات و موانع ازدواج از یک سو و آرزوها، ایده‌آل‌ها و تصویری که دختران و پسران از  آینده و زندگی مشترک خود دارند، از سوی دیگر، موجب شده است که جوانان، به آسانی، تن به ازدواج ندهند و به عبارت دیگر، از آن بگریزند.
    عوامل بسیاری در این زمینه مؤثّرند که برخی از آنها واقعی و برخی دیگر ساخته و پرداخته ذهنیات فرد هستند. این عوامل، عبارت‌اند از:
    ا . تحوّل در الگوهای رفتاری

    در دهه‌های اخیر، در الگوهای رفتاری خانواده‌ها، تحوّل جدّی‌ای به وجود آمده است. تغییر در الگوی مصرف، نوع پوشاک، مسکن، سطح انتظارات خانواده‌ها و توجّه به آراسته بودن ظاهری، موجب گردیده است که مفهوم زندگی، به طور کلّی دگرگون شود. امروزه رفاه، از مهم‌ترین مسائلی است که خانواده‌ها توجّه بیشتری به آن مبذول می‌دارند.

    جوان امروز، در جستجوی رسیدن به شکلی از زندگی است که رهیافت واقعی جامعه است امّا از سوی دیگر، فرصت‌ها و امکانات مساوی برای دستیابی به این شرایط ، برای همگان وجود ندارد.
     بسیاری از جوانان می‌اندیشند که تأمین هزینه‌های گزاف عقد و عروسی، تهیه منزل و پرداخت اجاره‌خانه، بسیار سخت است و از آن جا که نمی‌توان از عهده مخارج آینده زندگی برآمد ، بر خلاف میل باطنی، از ازدواج می‌گریزند.

    در پژوهش آماری صورت‌گرفته از میان دانشجویان، بسیاری از آنان، مشکلات مالی را از موانع ازدواج ذکر کرده‌اند(۱) و متأسفانه تعداد این قبیل افراد ، نسبتاً زیاد است.

    امروزه با توجّه به تغییرات کیفی صورت‌گرفته در امر ازدواج ، در مورد مهریه ، گرایش برتر جامعه ، موافقت با تعیین مهریه است امّا اغلب خانواده‌های دختران، مهریه بالایی را پیشنهاد می‌کنند که معقول و منطقی نیست و معمولاً یک جوان یا حتّی یک فرد میان‌سالِ شاغل در ایران، با چند سال پس‌انداز کردن تمامی درآمد خویش هم به سختی از عهده پرداخت آن برمی‌آید. چنین تعهّدی (که طبق قوانین ایران، مرد در لحظه ثبت ازدواج ، پرداخت نقدی آن را تضمین می‌نماید)، کارایی دیگری جز ایجاد نگرانی و اضطراب و دلخوری و کدورت ندارد.

    تا چندی قبل، زندگی بسیاری از زوج‌های جوان، در کنار پدر و مادر پسر آغاز می‌گردید امّا امروزه ، تشکیل یک زندگی باید در محلّ جدیدی باشد و همین موضوع ، توقّع دختران را از پسرها ، برای داشتن توانایی و قدرت اقتصادی، افزایش می‌دهد و تأمین مالی، اشتغال و نوع شغل پسران را حائز اهمیت می‌کند.

    ۲ . ادامه تحصیل و تحوّل در موقعیت زنان

    یکی دیگر از عواملی که موجب فرار جوانان از ازدواج شده است، گرایش به ادامه تحصیل در بین جوانان است. در جامعه امروز ایران، اغلب پسران و دختران، علاقه دارند که تحصیلات خود را ادامه دهند و برداشت بسیاری از آنان این است که ازدواج ، فرصت ادامه تحصیل را از آن ها سلب می‌کند. به ویژه تحوّل موقعیت اجتماعی زنان و گرایش آن ها به تحصیلات عالی، موجب شده که در امر ازدواج جوانان، تأخیر رخ دهد.(۲)

    خانواده‌ها عقیده دارند که دختر و پسر، پس از ازدواج ، به دلیل پذیرش مسئولیت همسری، نمی‌توانند درس بخوانند و غالباً حاضر نیستند که درباره ازدواج فرزندان خود در ایام تحصیل آن ها اقدام کنند.

    ۳ . وسواس بیش از حد در انتخاب همسر

    یکی دیگر از عوامل گریز جوانان از ازدواج، وسواس و احتیاط بیش از اندازه دختر و پسر، در مورد همسر اینده است. افرادی که بیش از اندازه ، در این زمینه وسواس به خرج می‌دهند ، نمی‌توانند در مورد ازدواج و انتخاب همسر آینده خود ، تصمیم قطعی بگیرند و حتی گاهی ساعتی قبل از مراسم خواستگاری یا چند روز مانده به مراسم عقد ، قول و قرارها را زیرِ پا می‌گذارند و حاضر به ازدواج نمی‌شوند.
    وسواس در انتخاب همسر، تقریباً هیچ گاه موجب انتخاب بهتر و مناسب‌تر نمی‌شود و تنها سالیانی از عمر دختر یا پسر را هدر می‌دهد و روحیه ی آن ها را با اندوه و حسرت و افسردگی و بدبینی همراه می‌سازد.
    ۴ . فراهم بودن زمینه ارضای نیاز جنسی در بیرون از چارچوب خانواده

    بین فرار از ازدواج و انحرافات اخلاقی، رابطه‌ای دوسویه وجود دارد. برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهند که روابط آزاد بین دختر و پسر و امکان ارضای جنسی در بیرون از چارچوب خانواده (چه به صورت مشروع و چه نامشروع) ، نیاز به ازدواج را در جوانان، کم‌رنگ کرده است.

    برخی جوانان برای ارضای غرایز طبیعی خود ، به ارتباط آزاد با جنس مخالف، بسنده می‌کنند(۳) و چون این گونه روابط، مسئولیت چندانی بر عهده فرد نمی‌گذارد ، خود زمینه‌ساز فرار دختران و پسران از ازدواج می‌شود.

    ازدواج کردن در زمان مناسب و بدون سختگیری و وسواس، پیشنهاد عقل، دین و حتّی دانش جدید است.

    ۵ . اعتقاد به داشتن زندگی آزاد

    برخی از جوانان، بر این باورند که ازدواج ، باعث ایجاد محدودیت در بسیاری از خواسته‌ها و نیازهای آنان می‌شود و از این رو، ترجیح می‌دهند که به شکل آزاد زندگی کنند.

    شاید بیشتر افرادی که ازدواج را عمل محدودکننده ی آزادی‌های فردی می‌دانند ، فلسفه و حقیقت ازدواج را به خوبی درک نکرده و طرفدار آزادی به معنای غربی آن باشند و از این رو ، حاضر نمی‌شوند که ازدواج کنند.

    همسر خوب، در درجه نخست، یک تکیه‌گاه روحی و مایه آرامش روانی است که هیچ چیز حتّی تحصیلات دانشگاهی، نمی‌تواند جای آن را بگیرد.

    فرجام سخن

    فرار از قانون طبیعت، ممکن نیست و غریزه و فطرت را نیز نمی‌توان سرکوب کرد.  به علاوه، میل فطری انسان به زندگی مشترک و داشتن فرزند ، برای همیشه ، قابل سرکوب کردن نیست. جوامع غربی که امروزه با پیری جمعیت و عدم تمایل جوانان به ازدواجْ مواجه‌اند ، از طرق دیگری همچون پذیرش مهاجران خارجی، سعی در جوانْ نگه‌داشتن جامعه خود دارند. به علاوه، در این جوامع، زنان و مردان میان‌سال ، بدون ازدواج ، از طریق پذیرفتن فرزند‌خوانده‌ها، سعی در تشکیل خانواده دارند. دو پدیده غیر اخلاقی خریدن کودکان جهان سومی و قاچاق آنها به غرب و نیز زندگی کردن زن و مرد در زیر یک سقف و بدون عقد ازدواج ، از دیگر تبعات کاهش ازدواج در جوامع غربی و بالا رفتن سنّ ازدواج در این جوامع (و طبعاً بی‌فرزند ماندن زوجین) است.

    ازدواج کردن در زمان مناسب و بدون سختگیری و وسواس، پیشنهاد عقل، دین و حتّی دانش جدید است.

     

    پی‌نوشت‌ها:

    ۱ . ر.ک: مسائل و مشکلات زنان، اولویت‌ها و رویکردها، غلامحسین سفیدگران، تهران: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، ۱۳۸۰، ص۷۱۵٫

    ۲٫ همان‌جا.

    ۳ . همان، ص۶۳۲٫

    کلمات کلیدی: ازدواج,یعنی,خداحافظ,زندگی

    دسته بندی: ازدواج

    ازدواج: دلایلی اشتباه برای شروع زندگی مشترک!

    دلایلی اشتباه برای شروع زندگی مشترک!

    حتی اگر همه جوانب كار را در نظر بگیرید، باز هم نمی‌توانید بگویید كه انتخاب شما، صددرصد به یك ازدواج موفق ختم می‌شود، حتی اگر در شرایط فعلی، همه‌چیز طبق مراد شما پیش برود، نمی‌توانید انكار كنید كه زندگی در آینده هزار چرخ می‌زند و چرخ‌هایش می‌تواند آدم‌ها را تغییر دهد.

    با وجود این، نشانه‌هایی وجود دارند كه می‌توانند شما را به یك زندگی شكست‌خورده نزدیك‌تر كنند و شانس موفقیت‌تان را بارها و بارها پایین بیاورند؛ نشانه‌هایی كه باخبر بودن از آنها، می‌تواند چند پله شما را به یك ازدواج موفق نزدیك‌تر كند.

      درد مشترك کافی نیست

    گاهی یك درد مشترك یا حتی هدف مشترك، اصلی‌ترین دلیل شما برای ازدواج با یك فرد تلقی می‌شود. چنین دلیلی همیشه برای شما دردسر درست نمی‌كند اما اگر با گذشت زمان، بهانه‌های منطقی‌تری جای آن را نگیرد، می‌تواند ازدواج شما را با شكست روبه‌رو كند. گرچه این مشتركات در ابتدا رابطه شما را مجذوب خود می‌كند اما باید بدانید كه برای خوشبخت شدن، به دلایل دیگری هم نیاز دارید.

     اگر هر دوی شما عضو یك گروه ورزشی یا تحصیلی هستید و به همین دلیل وقت زیادی را با هم می‌گذرانید و دغدغه‌های‌تان در این حوزه مشترك است، گمان نكنید كه عاشق هم هستید. اگر این موضوع را كنار بگذارید، دیگر دلیل زیادی برای بودن باهم نمی‌توانید پیدا كنید. شما هیجان همراه‌بودن و حضور در كنار هم را با عشق اشتباه می‌گیرید و همین تصور به انتخابی نادرست منجر می‌شود.

     اگر هم دلیل انتخاب‌تان مشكلی است كه در زندگی هر دوی شما وجود دارد و آزارتان می‌دهد، باز هم بهتر است كمی درنگ كنید. ممكن است روزی این مشكلات از میان برداشته شود و شما دیگر دلیلی برای همدردی با هم نداشته باشید. همراه شدن به‌دلیل نارضایتی از خانواده یا شكست‌های تحصیلی و اقتصادی، می‌تواند از نمونه‌های این انتخاب اشتباه باشد.



    عکس قبلی را انتخاب نکنید

    آدم‌هایی كه یك شكست عاطفی را تجربه كرده‌اند، بیشتر در معرض این خطا هستند. آنها چه یك نامزدی شكست‌خورده را در كارنامه داشته باشند و چه به‌دلیل طلاق از همسرشان دچار این بحران شده باشند، در معرض انتخاب نادرست قرار دارند. انگار عادت ما آدم‌هاست كه وقتی ارتباطمان را با فردی به هم می‌زنیم، خصوصیات منفی‌اش را درنظرمان فهرست می‌كنیم و بعد به‌ دنبال كسی می‌گردیم كه هر خصوصیتی در وجودش باشد، جز ویژگی‌های شریك قبلی زندگی‌مان.

    اگر بی‌پول بوده به‌دنبال فردی می‌گردیم كه تمام زندگی‌اش را كار و فكر پول درگیر خود كرده باشد و اگر مهربان و گرم بوده، به‌دنبال فردی مغرور و سرد می‌گردیم. اگر كم سن و سال بوده، تلاش می‌كنیم دفعه بعد فردی را انتخاب كنیم كه اختلاف سنی‌اش با ما بالا باشد و اگر تحصیلكرده بوده، به ‌دنبال فردی می‌گردیم كه به این مسائل زیاد اهمیت ندهد.

    گاهی فكر می‌كنید شرایط خانوادگی و محل زندگی عشق سابق شما باعث شكست شده است. در این شرایط ممكن است فاصله گرفتن از آن شرایط به هدف اصلی‌تان تبدیل شود. ازدواج تلگرافی با آدم‌هایی كه شناخت زیادی از آنها ندارید و انتخاب فردی از خانواده‌ای كه با خانواده عشق قبلی‌تان زمین تا آسمان فرق می‌كند، می‌تواند از نمونه‌های این اشتباه باشد.



    ترس از تنها ماندن

    از یك سن كه بگذرد، بحران شروع می‌شود. مرد و زن هم ندارد. ترس از تنها ماندن و اینكه از بین میلیارد‌ها آدم روی زمین هیچ‌كس عاشق‌مان نباشد، رهایمان نمی‌كند. این ترس طبیعی، یكی از موضوعات دیگری است كه می‌تواند شما را به دامان یك انتخاب اشتباه بیندازد و برایتان پشیمانی به همراه بیاورد. در این مورد شما ممكن است نتوانید تصمیم درست را بگیرید و با یكی از این دو اشتباه رایج روبه‌رو شوید.

    به‌دلیل ترس از تنهایی و نگاه سنگین اجتماع، نخستین گزینه‌ای كه پیش روی‌تان قرار می‌گیرد را قبول می‌كنید و تنها می‌خواهید از مجردی طولانی‌مدت راحت شوید و مسئولیت زندگی‌تان را خودتان بر عهده بگیرید. چشم‌هایتان در این زمان بسته می‌شود و فاصله‌ها و اختلافاتی كه وجود دارد را نمی‌بینید و با پیدا كردن كوچك‌ترین مشابهات، خودتان را قانع می‌كنید كه انتخاب‌تان درست است.

    به یاد فرصت‌هایی كه پیش از این از دست داده‌اید می‌افتید و به‌خودتان می‌گویید «اینقدر صبر نكرده‌ام كه به اینجا برسم!» و با این شعار، از همیشه كمال‌گراتر می‌شوید و به فرصت‌های مناسبی كه پیش روی‌تان قرار دارد، حتی فكر هم نمی‌كنید. شما دنبال یك انتخاب آرمانی هستید و دلتان می‌خواهد با چنین انتخابی، مشتی به دهان همه كسانی بكوبید كه پیش از این شما را به‌دلیل تنهایی‌تان سرزنش می‌كردند.



      راحت شدن از شر دیگران

    نامزد سابق‌تان رهایتان نمی‌كند یا سیل خواستگاران نمی‌گذارد آرامش داشته باشید؟ احتمالا در این شرایط فكر می‌كنید چاره كار شما ازدواج كردن و متعهد شدن است و برای راحت شدن از شر دیگری، تلاش می‌كنید زود به جمع‌بندی برسید و به نزدیك‌ترین گزینه ممكن پاسخ مثبت دهید. برایتان مهم نیست كه از نظر روانی توانایی تشكیل زندگی را دارید یا نه؛ تنها چیزی كه به آن فكر می‌كنید خلاص شدن از این بحران است.

    یا احتمال دارد با این ازدواج، بخواهید خود را از فشار‌های خانواده رها كرده و آمدن خواستگار‌ها به خانه‌تان را متوقف كنید اما این تصمیم عجولانه و حساب‌نشده، می‌تواند فرصت‌های مناسب‌تر را از شما دور ساخته و مجبور‌تان كند با فردی كه هنوز به اندازه كافی با او آشنا نیستید و دل‌تان را به او نداده‌اید، زیر یك سقف زندگی كنید؛ انتخابی كه با دور شدن از این بحران‌ها و بیشتر فكر كردن به آن، ممكن است برایتان مسئله‌ساز شود.

    یا شاید فكر كنید با چنین انتخابی، دل نامزد بی‌مهر سابق‌تان را می‌سوزانید و به او می‌گویید كه محتاجش نیستید و گزینه‌های دیگری برای انتخاب دارید. احتمالا در این شرایط می‌خواهید ثابت كنید كه همه‌چیز میان‌تان تمام شده و شما برنده این بازی هستید و زودتر برای ساختن زندگی‌تان به نتیجه رسیده‌اید اما فراموش نكنید كه روزهای لجبازی می‌گذرد و این شمایید كه باید عمر‌تان را با این انتخاب تازه بگذرانید.



      لجبازی با خانواده

    گاهی مشكلات خانوادگی، شما را به سمت عاشق شدن هل می‌دهد. پشت‌كردن به معیار‌ها و خواسته‌های خانواده یا پیدا كردن یك پایگاه عاطفی امن، می‌تواند حتی ناخودآگاه شما را به سمت عشق هدایت كند. در چنین مواردی شما معمولا برعكس آن فردی كه خانواده‌تان منتظر دیدنش هست را برای ازدواج انتخاب می‌كنید. چنین انتخابی بیشتر احتمال شكست دارد؛ پس خوب به این مثال‌ها توجه كنید.

     دهان‌كجی به آرزوهای دیرینه خانواده، ممكن است حس انتقام‌جویی شما را ارضا كند؛ برای مثال اگر والدین‌تان همیشه آرزو داشته‌اند كه با یك فرد تحصیلكرده ازدواج كنید اما انتخاب شما، فردی پولدار با تحصیلات پایین است كه هیچ شباهتی به رؤیای آنها ندارد، تنها هدف شما – چه خودآگاه باشد و چه ناخودآگاه- انتخاب برخلاف جریان آب است و دیگر به چیزی فكر نمی‌كنید.

    کلمات کلیدی: دلایلی,اشتباه,برای,شروع,زندگی,مشترک!

    دسته بندی: ازدواج

    ازدواج: دشمنان زندگی زناشویی از دید روانشناسان

    دشمنان زندگی زناشویی از دید روانشناسان


    ۱٫ تماشای تلویزیون
    تلویزیون قاتل عشق است. در این مورد هیچ شکی نداشته باشید! حتی کاملا توصیه می شود که شام خوردن جلوی تلویزیون را ممنوع کنید. هر شب غذا خوردن جلوی تلویزیون به همراه گویندگان نمی‌گذارد حواستان به همسرتان و فرزندانتان باشد، از آن گذشته آن‌قدر جلوی تلویزیون به تماشای فیلم مشغول بوده‌اید که وقتی به رختخواب می‌روید‌، حتی دیگر وقت ندارید با هم حرف بزنید و از حال یکدیگر باخبر شوید.

    دشمنان زندگی زناشویی از دید روانشناسان

    تنها چاره کار این است که این دشمن را از زندگی عاشقانه بیرون بیندازید! برای آنکه در این کار زیاد سخت‌گیری نکرده باشید‌، می‌توانید موافقت کنید که در هفته‌، بعضی از شب ها تلویزیون خاموش باشد. البته فراموش نکنید که تلویزیون در رابطه ی میان والدین و فرزندان نیز بعضا نقش های مخرب زیادی دارد.

    • 2. خانه‌نشینی
    ممکن است به خاطر تلویزیون و یا بنا به دلایلی، دیگر بیرون نروید! البته حتما لازم نیست که رستوران های آنچنانی بروید و یا از همسرتان چنین انتظاری را داشته باشید. چرا که به هر حال اصل قضیه این است که شما اوقاتی را با هم و به بهترین شکل سپری کنید. حالا می توانید غذایی که در منزل تهیه کرده اید را به پارک ببرید و یا اینکه اگر می توانید به رستورانی که در آن خاطره های خوشی داشته اید، بروید. فراموش نکنید که نباید با هزینه تراشی های بی مورد، به گونه ای متحمل هزینه بشوید که دیگر نخواهید به رستوران بروید.

    اگر هم به سینما علاقه دارید و از آن لذت می برید، می توانید با تفاهم بر روی فیلم خاصی، از تماشای آن لذت ببرید. فراموش نکنید که صله ی رحم را همواره در برنامه های خودتان بگنجانید. مبادا طوری رفتار کنید که ببینید دیگر از گردش‌های دونفره و شب‌نشینی‌های رمانتیک خبری نیست! باید دوباره آن حال و هوا را به ‌دست‌آورید و به اتفاق یکدیگر از خانه بیرون بزنید! حالا که به تازگی از شر تلویزیون خلاص شده‌اید، سعی کنید که توجه به همسرتان، تلویزیون جدید شما باشد!

    • 3. هدر دادن ساعات اضافی
    دیگر دیر از سر کار به خانه برنگردید! نه تنها برای خودتان وقت ندارید بلکه علاوه بر آن خستگی و عصبانیت‌تان را با خود به خانه می‌آورید‌ که حقیقتا هیچ کار خوشایندی برای فرزندان و همسرتان نیست! تنها کافی ‌است که کار، تمام زندگیتان را به‌ خود مشغول کند، به سرعت تنها موضوعی می‌شود که از آن در خانه حرف می‌زنید.

    بس کنید! سعی کنید به حد کافی زود به خانه برگردید تا قبل از شام کمی وقت برای خودتان و یا با هم بودن داشته باشید. به شرطی که طبق همان اصل اول، در این مدت جلوی تلویزیون ولو نشوید! و خصوصا برای آنکه توجه بیشتری به یکدیگر داشته باشید، هر ازگاهی کار را از یاد ببرید. به عنوان مثال می توانید تصور کنید که هر گاه به خانه بر می گردید، همانطور که جوراب های خودتان را از پایتان خارج می کنید، تمام مسائل فکری بیرون از خانه تان را هم از ذهنتان خارج کرده و آن ها را درون جوراب هایتان بریزید.

    • 4. عدم رسیدگی به وضع ظاهر
    فکر نکنید چون دیگر زن و شوهر هستید و چندین سال از زندگی مشترکتان می‌گذرد، باید نسبت به وضع ظاهرتان بی‌خیال شوید! چرا که در روایات اسلامی هم نسبت به این که هر کدام از زن و شوهر خودش را برای همسرش آراسته کند، تاکیدات و سفارشات بسیار فراوانی وجود دارد.

    پس بهتر است که دست از شوریدگی و نا‌مرتب بودن بردارید، موهایتان را ژولیده و درهم رها نکنید، از ریخت‌و‌پاش‌کردن در خانه خودداری کنید و به‌خودتان برسید!
    همسرتان مطمئنا شما را همانگونه که هستید دوست دارد، با این‌حال چرا سعی نمی‌کنید خود را به بهترین شکل نشان دهید؟ به این ترتیب به او نشان می‌دهید که حضور او و تاثیری که بر او می‌گذارید برایتان مهم است!

    • 5. بی‌توجهی
    یکی دیگر از دشمنان بزرگ زن و شوهرها‌، بی‌توجهی است. در اینجا منظور از توجه کردن گل خریدن و یا هدیه دادن نیست بلکه تنها نگاه کردن به همسرتان است که گاهی می تواند خیلی بیشتر از آنچه که تصور می کنید، تاثیر خوبی در زندگی تان بگذارد.

    زمانی‌که همسرتان آرایشگاه رفته و یا کت جدیدی خریده است به او توجه نشان دهید؛ به‌خصوص زمانی ‌که او را شیک و زیبا می‌بینید و یا وقتی‌ که او با تعریف‌های بجا و مناسبش شما را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد، از او تعریف کنید. زیرا تعریف و تمجید‌ها همیشه خوشایند هستند‌، اما تنها زمانی‌که درست و بجا به‌کار برده شوند.

    • 6. حسادت بیهوده
    دست از پاییدن و سین‌جیم کردن همسرتان بردارید زیرا زندگی مشترک بر اساس اعتمادی دو جانبه بنا می‌شود. شک و بدگمانی‌های بیش از حد شما‌، در نهایت او را به ستوه آورده و به سمت فرد دیگری هل می‌دهد! پس مواظب باشید که با دست خودتان، عشقتان را نابود نکنید.

    • 7. عدم توجه به خانواده همسر
    نه، مطمئنا تمام خانواده‌های همسر آنگونه که در فیلم‌ها به‌صورت منفی نشان داده می‌شوند، نیستند. پس سعی کنید که از تلقین منفی به ذهنتان کاملا دوری کنید و این باور را در خودتان تقویت کنید که تفاهم بین همسر و خانواده شما اغلب می‌تواند گرم و صمیمانه باشد.

    اما نکته مهم آن است که بدانید زمانی‌که این تفاهم به حد کافی وجود دارد‌، چیزی را به همسرتان تحمیل نکنید. چنانچه احساس می‌کنید که همسرتان از رفت‌وآمد‌های آخر هفته کم‌کم خسته می‌شود به او اصرار نکنید آخر هر هفته برای ناهار با خانواده شما باشد و البته این قاعده در مورد میهمانی‌های همکاران و دوستان قدیمی نیز صدق می‌کند.

    • 8. نبود برنامه ریزی
    تشکیل خانواده به معنای گذراندن زندگی بدون در نظر‌گرفتن آینده نیست. شما باید به اتفاق هم آینده‌تان را بسازید. از برنامه‌های کوتاه‌مدت (مکانی که تعطیلات را در آنجا می‌گذرانید، خرید اتومبیل و…) گرفته تا برنامه‌های بزرگ‌تر (بچه‌دار شدن، عازم شهر دیگری شدن و…) بی‌درنگ در مورد آینده‌تان و اینکه چگونه با آن روبه‌رو می‌شوید فکر کنید. این عمل روابط شما را منسجم‌تر و شور و شوق پیش‌روی در زندگی را در شما شعله ور می‌کند!

    • 9. سکوت بدون دلیل
    مطمئنا عدم‌ گفت‌وگو برای زندگی زناشویی مضر است. این امر بنا به دلایل مختلف اغلب ناشی از کمبود وقت و یا بی‌توجهی زن و مرد نسبت به یکدیگر است که در بالا از آنها نام برده‌ایم. با این‌حال، معمولا گفت‌وگو میان زن و مرد صورت می‌گیرد، اما هیچ‌یک از طرفین به حرف‌های یکدیگر گوش نمی‌دهند…

    در این حالت، موضوعی را با هم مطرح کنید و سعی کنید حقیقتا حرف طرف مقابل‌تان را بفهمید. درصورت نیاز، بی‌درنگ از یک روان‌درمانگر کمک بگیرید. البته ناگفته نماند که متاسفانه بعضی از زن و شوهرها، حرف هایی می زنند که اگر سکوت کنند و آن ها را نگویند، بسیار برای آن ها بهتر است… پس حالا تصمیم و تشخیص آن که چگونه سکوت زندگی را بشکنید، با خودتان است.

    کلمات کلیدی: دشمنان,زندگی,زناشویی,از,دید,روانشناسان

    دسته بندی: ازدواج

    ازدواج: چنین شوهرانی قاتلان عشق هستند

    چنین شوهرانی قاتلان عشق در زندگی مشترک هستند

    ۱ – شوهرهایی که تعصب بی جا را با غیرت اشتباه گرفته اند
    خانمش را چون یکی شیء می پندارد. به نام دوستی و عشق، او را  با توهمات خود زندانی کرده و قوانین ممنوعیت را برای همسر خود وضع می کند. مثلا: جواب دادن به تلفن ممنوع؛ رفتن به خانه پدر و مادر ممنوع؛ سرزدن به دوستان ممنوع؛ درس خواندن و دانشگاه رفتن ممنوع؛

    چنین شوهرانی قاتلان عشق در زندگی مشترک هستند

    داشتن شغل ممنوع؛ اردو و مسافرت ممنوع؛ استفاده از رایانه و اینترنت ممنوع؛ خندیدن با صدای بلند در محیط خانواده و محارم ممنوع؛ تعریف و توضیح در مورد آقایان ممنوع؛ رفتن کنار پنجره ممنوع؛ نامه نوشتن ممنوع؛ بیرون رفتن از منزل ممنوع .

    ۲ – شوهرهای سلطه جو، زورگو و کنترل کننده

     چنین شوهرانی حق انتخاب را به کلی از همسرشان می گیرند و این حق انتخاب را فقط برای خود به رسمیت می شناسند. از تصمیم های مهم و کلی تا جزئی ترین مسائل باید زیر نظر آنها و به فرمان آنها باشد.

    به عنوان مثال بعضی از اعمال و مستبدانه این آقایان عبارتست از: تصمیم در انتخاب محل زندگی به تنهایی؛ تصمیم گیری در مورد فرزند داشتن؛ تصمیم در مورد رفت و آمد و میهمانی رفتن، تصمیم در ارتباط یا  قطع رابطه با بعضی از فامیل یا دوستان از روی دل خودشون؛ تصمیم گیری در مورد شغل خانم، تصمیم گیری در مورد رشته تحصیلی و محل تحصیل همسرشان بدون توجه به نظر او؛ انتخاب رنگ پرده ؛ انتخاب نوع مبل؛ انتخاب رنگ و نوع فرش؛ انتخاب ظروف و لوازم منزل، در اختیار گرفتن و  به نام زدن سند شش دانگ ریموت تلویزیون و ویدئو، انتخاب و تماشای برنامه های دلپسند خود از تلویزیون بدون توجه به خانواده و همسرشان؛ انتخاب نوع و رنگ لباس داخل منزل خانمشان؛ دستور به خانمشان در مورد چگونه فکر کردن، چگونه حرف زدن، چگونه احساس کردن و چگونه رفتار کردن.

    ۳ – شوهران بی مسئولیت

    این شوهران فراموش کرده اند که مراحل نوزادی، نوباوگی، کودکی و نوجوانی را پشت سر گذاشته و فرد بالغی شده اند و ازدواج کرده اند. خانواده تشکیل داده اند و صاحب فرزند شده اند. لذا در تصمیم گیری ، اجرا، و پاسخگویی نسبت به وظایف و مسئولیت های منزل خود را عقب کشیده اند و چون حبابی خود را رها کرده اند.

    هنوز در پی لذت طلبی انفرادی خود هستند. اینها برنامه ها و دل مشغولی های خود را بدون توجه به خانواده و همسرشان دنبال می کنند. بدون توجه به به مسئولیت هایی که باید بپذیرند و نیازهایی که خانواده به آنها دارد، به دنبال پارتی ها، تفریحات، مسافرتها، کوهنوردی، فوتبال، استراحت، خواب، تلویزیون و فیلم و سینما، موسیقی و دوستان و کارهای انفرادی مربوط به خود هستند.

    آنها همیشه چون میهمانی بر سر سفره آمده منزلشان اگر وقت کنند حضور می یابند و رنجهایشان را به خانواده می ریزند و لذتهایشان را بیرون از خانواده تقسیم می کنند. این افراد گاهی تصور می کنند با دادن پول زیاد به خانواده می توانند، آنها را رها کنند. با یک پلی استشن ، با یک رایانه و اینترنت و …، سعی می کنند همسر و فرزندان خود را به خودشان وابگذارند. و نسبت به مسئولیت در قبال همسر و تربیت فرزندان شانه خالی می کنند.

    ۴ – شوهران بی احساس و سخت کوش

    برای این شوهران زندگی یعنی کار، کار یعنی زندگی و اینها همه یعنی پول. این شوهران خلاء وجودی خود را فقط با پول و کار پر می کنند. به بهانه های مختلف مثل داشتن اقساط، تعویض منزل یا خودرو، فراهم آوردن رفاه ، تامین آینده زندگی، مسئولیت کاری ، و …، اکثر اوقات خود را از صبح تا آخر شب و حتی تعطیلات، به دنبال کار و اضافه کاری و تجارت و مدیریت و … هستند.

    گاهی بهانه های انسان دوستانه و خدمت به خلق را پیش می کشند و گاهی تعهدات کاری را دستاویز قرار می دهند. اینها از منزل ، همسر و فرزندان خود، ابتدا به صورت فیزیکی دور می شوند و کم کم از نظر احساسی و عاطفی و ذهنی فاصله می گیرند. این آقایان به همه مردم خدمت می رسانند و با آنها هستند به غیر از همسر و خانواده.

    مردان دیگری را نیز می توان در این طبقه قرار داد. آنهایی که شاید این همه مشغله نداشته یا از محیط خانواده دور نیستند، ولی از نظر عاطفی ، احساسی و ذهنی فاصله زیادی از جو خانواده پیدا کرده اند. آنها هم احساسی ، همدلی ، همدردی با همسر را نیاموخته اند. حرف زدن برای آنها سخت تر از بلند کردن خودرو  توسط قویترین مردان است.
    برای پاسخ یک کلمه ای به یک سئوال ، خانمشان باید کلی به به آنها التماس کند، وقتی آنها یک جمله ۳ کلمه ای به زبان می آورند، همسر آنها، به شدت ذوق زده شده و  آن روز را همه سال جشن می گیرند و سالگرد زبان گشایی آقا را غنیمت می شمارند.
    اگر خانمشان با آنها صحت کند، در حال دیدن تلویزیون هستند، یا در حال تعمیر وسایل منزل می باشند، و حتی زحمت تغییر جهت نگاهشان را به طرف خانمشان ، نمی کشند. گوش شنیدن ندارند، و این کار هم برای آنها مثل شکافتن اتم و آزاد سازی انرژی هسته ای هست. ولی متاسفانه این انرژی آزاد کردن را حق خود نمی دانند تا این اتم را بشکافند و گوش شنوا برای حرفها و احساسات خانمشان داشته باشند.
    این مردان مهارت های گوش دادن، مهارتهای ارتباطی، مهارتهای هم حسی یاد نگرفته اند یا تمرین نکرده اند و یا انگیزه ای برای انجامش ندارند.
    برای این آقایان، سخن محبت آمیز و عاشقانه، نوازش محبوبانه و نگاه دلبرانه به خانمشان، افسانه ای خیالی و بی فایده است. همسر این آقایان با حسرت به زوجهایی که در پارکی نشسته اند و در گوش هم نجوا می کنند می نگرند.
    یک تلفن از محل کار به خانم، یک دسته گل، یک نامه عاشقانه ، یک نوازش ، و یک همدلی و هم حسی به گاه نگرانی و بیماری؛  از آرزوهای هرگز برآورده نشده ، خانم این دسته از آقایان است.

    ۵ – شوهران وابسته و غیر مستقل

    این آقایان به علت اینکه از بچگی تحت چتر حمایتی شدید پدر و مادر خود قرار داشته اند و همیشه والدینشان برای آنها تصمیم گرفته اند، وابسته ، ترسو و دمدمی مزاج و بچه صفت تربیت شده اند.
    آنها همین طور که بزرگ شده اند به جای اینکه روز به روز مستقل تر شوند، روز به روز وابسته تر شده اند. هنگام ازدواج نیز نمی خواهند در این وضعیت تغییری ایجاد کنند. هنوز هم دستورات و تصمیم گیری های مهم زندگی زناشویی را از والدین خود اخذ می کنند.
    معمولا پدر و مادر این آقایان سخت گیر و مقرراتی هستند و شاید کمک مالی زیادی هم به زندگی اینها کرده باشند. مرزهای خانواده توسط این شوهران گسسته شده و مسائل محرمانه و خصوصی خانواده به راحتی به بیرون از خانواده منتقل می شود و افراد دیگر هم به خود اجازه می دهند در مسائل خانوادگی اینگونه شوهران دخالت کنند.

    ۶ – شوهران کمالگرا و خسیس

    این آقایان شخصیت وسواسی دارند. معیارهای نانوشته ای در ذهن خود ترسیم می کنند و آن را وحی منزل و تخلف ناپذیر تصور می کنند. به جزئیات زندگی زیاد کار دارند و گیر می دهند. برای هر چیز کوچکی در خانواده نظر می دهند. همیشه ترس از آینده دارند، اعتماد به نفس پائین ، و ایده آلی خواهی از مشخصات دیگر اینهاست.

    با خسیس بودن و پس انداز افراطی سعی در آرامش خاطر خود دارند. همواره امروز را فدای فردا می کنند. و فردای آنها که باعث نگرانیشان بود، هرگز نمی آید. حسرت تفریح ، مسافرت ، لباس نو، میهمانی را به سادگی و با بهانه های مختلف، بر دل زن و بچه خود می گذارند. توقع زیادی از همسرشان دارند ، انتظار بی عیب و نقص بودن خانم خود را داشته و نقاط مثبت همسرشان را نمی بینند.

    کلمات کلیدی: چنین,شوهرانی,قاتلان,عشق,در,زندگی,مشترک,هستند

    دسته بندی: ازدواج

    ازدواج: منبع لذت برای مرد زندگی تان

    منبع لذت برای مرد زندگی تان


    اختلاف و تنش بین همسران امری طبیعی است. عدم توجه به راه حّل ها و ساکت ماندن و اتخاذ موضعی انفعالی غیر طبیعی، ملال آور و مشکل آفرین است.

    منبع لذت برای مرد زندگی تان

     

    محبت کردن به مرد

    بیائید برای حل مشکلات و همراه و همدل کردن همسر و کاهش تنش ها و تلخی ها محور ها و توصیه های ذیل را آویزه گوش کنیم و عمل کنیم تا خانه و خانواده به آشیانه هایی گرم و صمیمی و عاشقانه تبدیل کنیم!

    **منبع لذت و محبت باشید:

    اگر می خواهید همسرتان با شما باشد باید به شما علاقمند شود اگر می خواهید به شما علاقمند شود باید از شما لذت ببرد. اگر می خواهید از شما لذت ببرد باید نیازیش را بشناسید و تأمین کنید. در چهار محور اساسی سعی کنید برایش لذت بخش باشید:

    ۱٫ هم سخن شدن. ۲٫هم سفر شدن. ۳٫هم سفره شدن. ۴٫هم بستر شدن.

    ارتباط کلامی شما با او آرام بخش و آموزنده و پیام آور و جدید باشد از گفتگوی تکراری خودداری کنید. در مسافرتها سعی کنید خاطره انگیز باشید. خاطرات خوش برایش داشته باشید. در کنار سفره و چیدن سفره و آشپزی کدبانویی هنرمند باشید و باشادابی و نشاط در کنارش برای خوردن غذا آماده شوید. در هم بستر شدن آموزش های لازم را از قبل و از طریق مطالعه و مشاوره کسب کنید. (کتاب های فرهنگ زناشویی – مهدی ضیایی – وازدواج مکتب انسان سازی نوشته دکتر سید رضا پاکنژاد را بخوانید).

    ** روش های صحیح انتقاد را بیاموزید: مثل دادن هدیه، محترمانه، در هاله ای از محبت و زیبایی – بیان پنج جنبه از خوبی ها در کنار بیان یک انتقاد ملایم انتقاد را در خلوت و عاشقانه تقدیمش کنید.

    ** در موقعیت های عاطفی، تفریحی و آرامش همسرتان بگوئید میدونم که این نگرانی منو رفع خواهی کرد.

    ** اقتدار او را هرگز زیر سئوال نبرید: گاهی مردان با مخالفت هایشان می خواهند اقتدارشان را به اثبات برسانند.

    ** به محض رعایت همدلی و یافتن نقطه ای مثبت تحسینش کنید. عشق ورزی و علاقه خود پر رنگ تر کنید.

    ** مادری نکنید: محبت مادری با محبت همسری فرق دارد. به عبارت ساده تر مثل مادر دائم او را مورد مراقبت و انجام امور شخصی و دستور دادن توصیه های متعدد قرار ندهید. استقلال او را به رسمیت بشناسید.

    ** اصل در زندگی انجام واجبات و ترک محرمات است : بقیه امور را سخت نگیرید اهل تساهل و گذشت باشید. پیله نکنید، بر مسائل ناپایدار و نماندنی و سلیقه ای پافشاری و تمرکز نکنید.

    داشته ها و توانمندی های مادی و غیر مادی خود مثل ثروت خانواده تان و یا مدرک تحصیلی تان را به رُخش نکشید. اصلاً اینگونه مسائل را حتی به شوخی مطرح نکنید

    ** عادت به مرور ایجاد می شود برای ترک عادت هم صبور باشید و اصل تدریج و مرور را فراموش نکنید.

    ** به جای تلاش برای تغییر رفتار او به تغییر رفتار و اخلاق خودتان بپردازید: سرایت عطر صبوری، صداقت و زیبایی های اخلاقی شما او را بالاخره تسلیم خواهد کرد.

    ** انعطاف پذیر و ملایم باشید: فراموش نکنید آب به همه نرمی و لطافتش براثر مرور زمان و استمرار روش ارتباط قطره قطره سخت ترین سنگ ها می ساید و به کاسه ای پر آب تبدیل می کند.

    ** داور و مشاور داشته باشید : فصل الخطاب مانع ادامه و تشدید مشکلات و ناسازگاری خواهد شد. از بین خویشان، آشنایان فردی مورد اعتماد را به عنوان مشاور برگزینید و به هنگام مشکلات از او یاری و مساعدت بجوئید.

    ** داشته ها و توانمندی های مادی و غیر مادی خود مثل ثروت خانواده تان و یا مدرک تحصیلی تان را به رُخش نکشید. اصلاً اینگونه مسائل را حتی به شوخی مطرح نکنید.

    ** سناریوی سریال زندگی خود را بنویسید: آیا نقش مثبت سناریو را ایفا می کنید؟ اگر چنین است پس مقابله به مثل و برخورد هایی نکنید که در پایان سریال موجب تحسین شما از سوی بینندگان نشود.

    ** اشکالاتی را که از شما می گیرد بشناسید و رفع کنید، با این روش خلاء سلاح می شود.

    ** اگر رفتار همسرتان با توجه به محورهای فوق تغییر نکرد، دلسرد نشوید صبورانه بیمارتان را پرستاری کنید، با ترحم و دلسوزی همانطور که وقتی جسماً بیمار می شود پرستاری اش را به عهده می گیرید. بیماریهای رفتاری و اخلاقی به ترحم و توجه و پرستاری بیشتری نیاز دارد.

    ** ثواب دنیوی و اخروی تحمل ناسازگاریهای او را فراموش نکنید. در روایات اسلامی داریم که تحمل هر ناسازگاری و بدرفتاری همسر منجر به بخشیده شدن یک گناه می شود.

    کلمات کلیدی: منبع,لذت,برای,مرد,زندگی,تان

    دسته بندی: ازدواج

    روانشناسی: ۱۰ اصل گاندی برای تغییر زندگی

    ۱۰ اصل گاندی برای تغییر زندگی

    دلیل این که گاندی در روش بدون خشونت خود موفق شد این بود که او و یارانش بسیار سرسخت بودند، آنها تسلیم نشدند.

    ۱۰ اصل گاندی برای تغییر زندگی

    ۱ – خودتان را تغییر دهید
    ” شما باید مظهر تغییری باشید که می خواهید در جهان ببینید. “
    ” به عنوان انسان بزرگترین دروغ ما در مورد توانایی مان در ساخت دوباره جهان نیست – این افسانه عصر اتم است- بلکه توانایی ما در ساخت مجدد خودمان است. ”

    اگر خود را تغییر دهید جهان خود را نیز تغییر می دهید. اگر شیوه تفکرتان را تغییر دهید می توانید احساسات و اعمالتان را تغییر دهید و بنابراین جهان اطراف شما نیز تغییر می کند. نه تنها به این دلیل که اکنون شما اطرافتان را با فکر و احساسات تازه ای می نگرید بلکه به این دلیل که این تغییر می تواند به شما کمک کند تا دست به عمل بزنید به شیوه ای که قبلا فکر آن را نمی کردید – یا حتی در مورد آن فکر هم کرده بودید – و غرق در الگوهای فکری قدیمی خود بودید.
    اما مشکلی که با تغییر جهان بیرونی بدون تغییر خودتان با آن مواجه می شوید این است که وقتی به تغییری که شدیدا در پی آن بودید می رسید شما همچنان خود شما هستید. شما همچنان کاستی ها، خشم، منفی بافی، گرایش به تخریب خود و غیره را با خود به همراه دارید. بنابراین در این موقعیت جدید شما آنچه را که در آرزوی آن بودید نخواهید یافت زیرا ذهن شما هنوز انباشته از چیزهای منفی است و اگر تغییر بیشتری ایجاد کنید بدون اینکه کمی بینش نسبت به آن داشته باشید و از خود قبلی تان فاصله گرفته باشید ممکن است این حس بیشتر و قوی تر باشد. از آنجایی که خود قبلی شما علاقه به تفکیک چیزها، یافتن دشمنان و جدایی دارد ممکن است برای ایجاد مشکلات بیشتر شروع به تلاش کند و زندگی و دنیای شما را دچار کشمکش کند.
    ۲ – شما تحت کنترل هستید
    ” هیچ کس بدون اجازه من نمی تواند مرا آزرده کند. “
    احساس شما و واکنش شما چیزهایی است که همیشه به شما بستگی دارد. ممکن است یک روش نرمال و معمول برای واکنش در برابر چیزهای مختلف وجود داشته باشید. اما بیشتر مواقع راه های دیگری نیز وجود دارد.
    شما می توانید اندیشه ها، واکنش ها یا احساسات تان را تقریبا در مورد هر چیزی انتخاب کنید. نباید هیجان زده شوید، رفتار اغراق آمیزی انجام دهید یا به صورت منفی واکنش نشان دهید. البته ممکن است همیشه و بلافاصله اینگونه نباشد. بعضی اوقات یک حرکت بدون تفکر انجام می شود یا یک تفکر کهنه نمایان می گردد.
    وقتی بفهمید که هیچ چیز بیرونی نمی تواند احساس شما را کنترل کند می توانید به تدریج این اندیشه را به زندگی روزانه خود وارد و آن را تبدیل به یک عادت کنید. عادتی که می تواند به مرور زمان قوی تر و قوی تر شود. با اینکار زندگی بسیار آسان تر و دلپذیرتر می گردد.
    ۳ – ببخشید و رها کنید
    ” شخص ضعیف هرگز نمی بخشد. عفو و بخشش نشانه قدرت است. “
    ” چشم در برابر چشم تنها باعث کور شدن کل دنیا می شود. “
    جنگ با بدی با روش اشتباه، به هیچ کس کمکی نمی کند و همانطور که در نکته قبلی گفته شد، این شمایید که انتخاب می کنید چگونه واکنشی نشان دهید. وقتی این تفکر را هر چه بیشتر وارد زندگی تان کنید می توانید به طریقی دست به عمل بزنید که برای خودتان و دیگران مفید باشد.
    شما می فهمید که بخشش و رها کردن گذشته باعث کمک به شما و مردم جهانتان می شود و صرف وقت در خاطرات منفی بعد از اینکه از آن تجربه درس گرفتید دیگر کمکی به شما نخواهد کرد. تفکر در گذشته فقط باعث می شود که شما بیشتر رنج ببرید و نتوانید در حال حاضر دست به عمل بزنید.
    اگر نبخشید، به گذشته و یک شخص دیگر اجازه می دهید که احساسات تان را در دست گیرد. با عفو و بخشش خود را از این بندها رها کنید. بعد از آن می توانید کاملا روی مرحله بعدی تمرکز کنید.
    ۴ – بدون عمل به جایی نمی رسید
     ” یک مثقال عمل بهتر است از یک خروار حرف. “
    بدون اینکه دست به کار شوید کار خیلی کمی انجام می شود. البته اهل عمل بودن سخت و دشوار است. ممکن است مقداری مقاومت درونی وجود داشته باشد.
    و همانطور که گاندی گفت ممکن است فقط حرف بزنید. یا به صورت بی پایان درس بخوانید و مطالعه کنید و فکر کنید که به سمت جلو در حرکتید. اما در زندگی واقعی نتایج کمی کسب کرده باشید.
    ۵ – به این لحظه توجه کنید
    ” من نمی خواهم آینده را پیش بینی کنم. من می خواهم به زمان حال توجه کنم. خدا هیچ قدرتی برای کنترل لحظه دیگر به من نداده است. “
    بهترین راه برای غلبه بر این مقاومت درونی که اغلب باعث می شود کاری انجام ندهیم این است که در زمان حال باقی بمانیم و تا حد امکان شرایط را بپذیریم. چرا؟
    زیرا زمانی که شما در زمان حال به سر می برید در مورد لحظات بعدی که تحت کنترل شما نیستند، نگرانی ندارید و این مقاومت که از انجام هر گونه عملی جلوگیری می کند، قدرتش را در نتیجه تصور نتایج منفی در آینده – یا شکستهای قبلی- از دست می دهد و بنابراین راحت تر می توانیم هم وارد عمل شویم و هم بر زمان حاضر تمرکز کنیم و بهتر عمل کنیم.
    ۶ – همه انسانیم

    ” من ادعا می کنم که یک شخص ساده و قابل اطمینان هستم که مانند همه انسان ها خطا می کنم. همچنین اقرار می کنم که آن قدر فروتنی دارم که به خطاهایم اعتراف کنم و قدم هایم را اصلاح کنم. “
    ” عاقلانه نیست که خیلی از هوش و درایت یک نفر مطمئن باشیم. درست این است که به خاطر داشته باشیم که قویترین ها ممکن است ضعیف عمل کنند و عاقل ترین ها اشتباه کنند. “
    وقتی شروع به اسطوره ساختن از افراد کنید – حتی اگر کارهای خارق العاده ای انجام داده باشند – این خطر وجود دارد که دیگر نتوانید با آنها ارتباط برقرار کنید. ممکن است کم کم فکر کنید که شما هرگز نمی توانید به چیزهای مشابه آنها دست یابید زیرا آنها خیلی متفاوت هستند. بنابراین مهم است که به یاد داشته باشید همه ما گذشته از اینکه چه کسی هستم، انسانیم.
    و من فکر می کنم لازم است از یاد نبریم که همه ما انسانیم و مستعد اشتباه. تعریف یک استاندارد غیر منطقی برای افراد فقط باعث ایجاد درگیری های غیر ضروری در دنیای شما و منفی بافی در وجودتان می شود.
    باید به یاد داشته باشید که دوری از عادت بد خودتخریبی در اشتباهاتتان باعث موفقیت های بعدی می شود و به جای آن به وضوح می توانید ببینید که کجا اشتباه کردید و چه چیزی می توانید از این اشتباه بیاموزید و سپس دوباره تلاش کنید.
    ۷ – پایداری
    ” ابتدا شما را نادیده می گیرند، بعد به شما می خندند، سپس با شما مبارزه می کنند و در آخر شما پیروز می شوید. “
    پایدار و محکم باشید. در آینده مخالفت های اطرافتان کمرنگ و نابود می شود و مقاومت درونی شما و خودتخریبی که می خواهد شما را عقب نگهدارد و از پیشرفت تان جلوگیری کند روز به روز ضعیف تر می شوند.
    دلیل این که گاندی در روش بدون خشونت خود موفق شد این بود که او و یارانش بسیار سرسخت بودند، آنها تسلیم نشدند.
    موفقیت و پیروزی به ندرت با آن سرعتی که می خواهید به دست می آید. فکر می کنم یکی از دلایلی که افراد به آنچه که می خواهند نمی رسند این است که آنها خیلی زود خسته می شوند. زمانی که آنها فکر می کنند برای رسیدن به موفقیت کافی است معمولا به همان میزانی نیست که واقعا برای رسیدن به هدف لازم است. این عقیده اشتباه تا حدودی ناشی از جهانی است که در آن زندگی می کنیم. جهانی پر از قرص های جادویی که به صورت مداوم تبلیغ می شوند و به ما قول می دهند در طی ۳۰ روز می توانیم وزن زیادی کم کنیم یا پول زیادی به دست بیاوریم.
    ۸ – خوبی مردم را ببینید و به آنها کمک کنید
    “من فقط به جنبه های خوب انسان ها توجه می کنم. از آنجایی که خودم بی عیب و نقص نیستم، علاقه ای به کشف خطاهای دیگران ندارم. “
    ” انسان دقیقا به اندازه ای بزرگ می شود که برای کمک به طرفدارانش تلاش می کند. “
    ” زمانی فکر می کردم رهبری با زور انجام می شود اما امروز معنای آن برای من همراهی با مردم است. “
    بیشتر وقت ها افراد ویژگی های خوبی دارند و همچنین ممکن است بعضی ویژگی هایشان چندان خوب نباشد. اما شما می توانید تصمیم بگیرید که به کدام توجه کنید. اگر به دنبال پیشرفت هستید روی خوبی افراد تمرکز کنید. این کار باعث می شود که زندگی برای شما آسان تر شود همزمان که دنیا و روابط تان مثبت تر و دلپذیرتر می شود.
    و زمانی که شما خوبی افراد را می بینید کمک کردن به آنها برای شما راحت تر می شود. با کمک به دیگران و با ارزش دادن به آنها شما فقط زندگی آنها را بهتر نمی کنید؛ در طی زمان آنچه را داده اید دوباره بدست می آورید و افرادی که به آنها کمک کرده اید ممکن است علاقه بیشتری به کمک به دیگران داشته باشند و در نتیجه شما با هم چرخه ای از تغییرات مثبت ایجاد می کنید که رشد می کند و قوی تر می شود.
    با تقویت مهارت های اجتماعی تان می توانید شخص با نفوذی شوید و این چرخه رو به جلو را تقویت کنید.
    ۹ – هماهنگ و قابل اعتماد باشید، خود واقعی تان باشید و تظاهر نکنید
    ” شادکامی زمانی حاصل می شود که تفکر، گفتار و کردار شما هماهنگ باشد. “
    ” همیشه بین اندیشه، گفتار و کردارتان هماهنگی ایجاد کنید. همیشه در پی پالودن ذهنتان باشید و خواهید دید که همه چیز درست خواهد شد. “
    فکر می کنم یکی از بهترین نکات برای بهبود مهارت های اجتماعی شما رفتار یکسان و ارتباط بر اساس اعتماد است. به نظر می رسد افراد واقعا به ارتباط درست و اطمینان بخش علاقه دارند و زمانی که اندیشه، گفتار و کردار شما در یک راستا باشد به لذت درونی بالایی می رسید. شما در مورد خودتان احساس قدرت و شایستگی می کنید.
    زمانی که افکار و گفتارتان در یک جهت باشد در ارتباطات خود را نشان می دهد. زیرا اکنون آهنگ صدا و زبان بدن با کلمات شما – که عده ای معتقدند ۹۰ درصد ارتباط است- هماهنگ است. وقتی این هماهنگی نمود پیدا کند افراد علاقه مند می شوند که واقعا به آنچه می گویید گوش کنند و شما بدون هیچ گونه ناهماهنگی، پیام های پیچیده و یا شاید تا حدودی نادرست با دیگران ارتباط برقرار می کنید.
    همچنین اگر اعمال شما با آنچه فکر می کنید و بر زبان می آورید یکسان نباشد کم کم باور خودتان و کسانی که به شما ایمان دارند در مورد آنچه می توانید انجام دهید خدشه دار می شود.
    ۱۰ – رشد کنید و به تعالی برسید
    پیشرفت مداوم قانون زندگی است، و کسی که همیشه به دنبال حفظ عقاید خود است تا پایدار و استوار به نظر برسند، خود را در جایگاه غلطی قرار داده است.
    شما همیشه می توانید توانایی ها و عادت هایتان را بهبود ببخشید و خود را مجددا مورد ارزیابی قرار دهید. شما می توانید درک عمیق تری از خود و جهانتان بدست آورید.
    مطمئنا ممکن است گاهی ناپایدار و نامطمئن به نظر برسید یا اینکه ندانید چه کار دارید می کنید. ممکن است در هماهنگ عمل کردن و برقراری ارتباط مطمئن مشکل داشته باشید. همانطور که گاندی گفت ممکن است خود را در موقعیت اشتباهی قرار دهید. جایی که شما سعی می کنید نظرات و عقاید قدیمی تان را تقویت کنید یا به آن ها بچسبید تا محکم و استوار به نظر برسید در حالی که می دانید یک جای کار اشتباه است؛ که البته بودن در چنین جایگاهی دلچسب نیست. رشد و بالندگی گزینه بهتر و شادتری برای انتخاب است.

    کلمات کلیدی: ۱۰,اصل,گاندی,برای,تغییر,زندگی

    دسته بندی: روانشناسی

    روانشناسی: نفس بکشید و بهتر زندگی کنید

    نفس بکشید و بهتر زندگی کنید

    اگر احساس می کنید استرس دارید و تحت فشار هستید، راحت نفس بکشید و به راحتی از تنش رها شوید. اگر نگران اتفاقات آینده هستید و یا در مشکلی گیر افتاده اید، نفس عمیق بکشید، تنفس راحت و عمیق شما را به زندگی برمی گرداند. اگر در زندگیتان گم شده اید و هدفتان را گم کرده اید، نفس بکشید تا به یاد بیاورید که زندگی چقدر با ارزش است. نفس بکشید تا قدر تک تک نفس هایتان را بدانید. بدانید که تنفس هدیه ایست که باید قدرش را بدانید.

    نفس بکشید و بهتر زندگی کنید

    اگر در طی رو کارهای زیادی را برای انجام دادن دارید و کاملا سردرگم شده اید، راحت و آرام نفس بکشید تا تمرکزتان را به دست آورید و بتوانید بر روی مهمترین کارها متمرکز شوید.

    زمانی را که به همراه فردی که دوستش دارید می گذرانید، سعی کنید راحت نفس بکشید، تنفس راحت، شما را در زمان حال و نزد فرد دوست داشتنی تان نگاه می دارد و از درگیر شدن فکر شما با مسائل کاری و جانبی جلوگیری می کند.

    حتی درست نفس کشیدن را به هنگام حرکات ورزشی فراموش نکنید، تنفس صحیح تمرینات ورزشی شما را لذت بخش می کند و باعث می شود شما زمان طولانی تری را صرف تمرینات کنید.

    اگر به سرعت حرکت می کنید، به آرامی نفس بکشید و سرعتتان را کمتر کنید، تا از زندگی لذت ببرید. همین تنفس که شاید ساده ترین عمل به نظر برسد، می تواند نگاه شما را به زندگی متفاوت کند. پس با خیال راحت نفس بکشید و از زندگی لذت ببرید.

    می توانید بر روی دسکتاپ کامپیوتر، دیوار و یا در یخچال «نفس بکش» را بنویسید تا با دیدن آن به آرامی و راحتی نفس بکشید. مطمئنا از تاثیر آن شگفت زده خواهید شد.

    یک راهنمای ساده برای زندگی

    نفس بکشید و بهتر زندگی کنید

    شما به راحتی می توانید زندگی را به پیچیده ترین حالت ممکن در بیاورید و خودتان را در آن گم کنید. پیشنهاد می شود که آن را تا می توانید ساده کنید و ساده نگه دارید.

    «بخندید، نفس بکشید و به آرامی حرکت کنید»

    اگر شما هم به شیوه بالا زندگی می کنید، به شما تبریک می گوییم، شما به بهترین شیوه ممکن در حال زندگی هستید. اما در صورتی که اینگونه نیستید، بهتر است چند کار ساده را انجام دهید. شاید زمانی به این موضوع برسید که هیچ چیز با ارزش تر از آرامش در زندگی وجود ندارد!

    مثل همیشه قانون هایی برای شکستن وجود دارد، در واقع همین تغییرات اساسی است که زندگی را جذاب می کند:

    – کمتر تلویزیون ببینید و بیشتر مطالعه کنید
    – کمتر خرید کنید و بیشتر به دامن طبیعت سفر کنید
    – از آشفتگی بکاهید و به فضای اطرافتان بیافزایید
    – عجله نکنید؛ با آرامش به کارتان ادامه دهید
    – کمتر مصرف کنید و سعی کنید تا تولید کننده بهتری باشید
    – غذاهای بدون ارزش غذایی را فراموش کنید و به سراغ موادغذایی واقعی بروید
    – از انجام کارهای شلوغ بپرهیزید و سعی کنید بر روی یک نقطه تمرکز داشته باشید
    – کمتر رانندگی کنید و بیشتر به پیاده روی بپردازید
    – از سر و صداها فاصله بگیرید و به سکوت بپیوندید
    – تمرکزتان را بر روی آینده کم کنید و به زمان حال بپردازید
    – قرار نیست همیشه کار کنید، اندکی هم بازی کنید
    – کمتر نگران باشید و بیشتر بخندید
    – نفس بکشید

    کلمات کلیدی: نفس,بکشید,و,بهتر,زندگی,کنید

    دسته بندی: روانشناسی

    مقاله: ۲۰ تغییر ساده و موثر برای داشتن زندگی بهتر

    ۲۰ تغییر ساده و موثر برای داشتن زندگی بهتر

    تغییرات ساده و کوچک می توانند تاثیر به سزایی را در زندگی شما بگذارند. این تغییرات حتی می توانند مسیر زندگی شما را به کلی عوض کنند و آن را به سمت و سویی جدید سوق دهند.

    ۲۰ تغییر ساده و موثر برای داشتن زندگی بهتر

    می توانید تغییرات زیر را به صورت پله پله اعمال کنید و شاهد تغییرات مثبت در زندگی خود باشید. برخی از این تغییرات کوچک و موثر را در این مطلب مطالعه کنید.

    ۱- روزانه پیاده روی کنید
    نسل بشر برای دویدن و راه رفتن خلق شده است و ما برای نشستن به دنیا نیامده ایم. راه رفتن روزانه می تواند سلامت فیزیکی شما را تامین کند و از آن مهمتر می تواند به آرامش ذهنی شما نیز کمک کند. پیاده روی و دیدن انسان های دیگر به بهبود روحیه شما کمک خواهد کرد.

    ۲- سحرخیز باشید
    یکی از مزایای اصلی سحرخیزی نبود سر و صدا در ساعات اولیه صبح است. شما می توانید در آن زمان کمی قدم بزنید، مدیتیشن انجام دهید و یا برخی امور روزانه خود را که نیاز به تمرکز دارند، انجام دهید. صبح زود بهترین ساعت برای خلق ایده های جدید است.

    ۳- کمتر بخورید
    پرخوری نکنید. آهسته غذا بخورید و زمانی که سیر شدید از غذا دست بکشید. مطمئنا پس از غذا لحظات بهتری را خواهید داشت.

    ۴- تنها نظاره گر نباشید، دست به کاری بزنید
    به جای اینکه دیگران را تماشا کنید و رفتارهای آنها را زیر نظر بگیرید، بهتر است دست به کار شوید و در زندگی تان کار مثبتی را انجام دهید.

    ۵- با آرامش حرکت کنید
    تندروی و عجله در امور زندگی تنها شادی و آرامش را از شما می گیرد. آنطور هم که فکر می کنید، نیازی به عجله نیست.
    با آرامش و طمائنینه روند زندگیتان را پیش ببرید.

    ۶- دور و برتان را مرتب کنید
    فکر و ذهنتان را از افکار بیهوده خالی کنید و سعی کنید آنها را مرتب نگه دارید. عادات بدتان را ترک کنید، فایلهای اضافی تان را پاک کنید و وسایل اضافه تان را دور بریزید. 
    از این به بعد زمانی که می خواهید چیزی را اضافه کنید، از خودتان بپرسید که آیا این موردی ضروری است؟

    ۷- قوی تر باشید
    سعی کنید خودتان را از لحاظ روحی و جسمی تقویت کنید، در مقابل مشکلات بایستید و عقب نکشید. این رفتار موجب می شود تا شما اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنید و به مرور زمان قوی تر شوید.

    ۸- آب بنوشید
    تا می توانید آب بنوشید و سعی کنید نوشابه را از رژیم غذایی خود حذف نمایید. نوشیدن آب به شما حس بهتری خواهد داد. آب را به همراه وعده ها غذایی و در طول روز بنوشید.

    ۹- مدیتیشن را فراموش نکنید
    مزایای مدیتیشن بر کسی پوشیده نیست. ولی اکثر افراد آن را فرایندی پیچیده می دانند. ولی حقیقت این است که نیازی نیست شما سرتان را بتراشید و به حالت خاصی بر روی زمین بشینید.
    ساده ترین راه برای مدیتیشن این است که شما بشینید و به آرامی نفس بکشید و بر روی تنفستان تمرکز کنید.

    ۱۰- به دور از انتظار رفتار کنید
    سعی کنید انتظاراتی که از خود دارید را به کلی از یاد ببرید، زیرا اگر انتظارات خودتان را نتوانید برآورده کنید، از زندگی نامید خواهید شد. زندگی بدون انتظارات شما را نامید نخواهد کرد. شما به آرامی با جریان زندگی حرکت خواهید کرد و اوضاع را آنگونه که هست می پذیرید.

    ۱۱- در لحظه زندگی کنید
    گذشته دیروز است و فردا هم آینده خواهد بود، به جای اینکه گذشته را تحلیل کنید و از آینده بترسید، بهتر است که در همین لحظه که هستید به بهترین شکل زندگی کنید.

    ۱۲- اهدافتان را فراموش کنید
    اهداف بر روی کاغذ زیبا هستند. آنها ترتیب زندگی شما را مشخص می کنند. ولی به جای اینکه به نهایت یک هدف بنگرید، در همین لحظه تمرکز کنید و آن چه که دوست دارید را با نهایت دقت انجام دهید.

    ۱۳- بر روی نکات مهم تمرکز کنید
    حواشی را در حاشیه نگه دارید و آنچه که مهم است را در نقطه تمرکز خود قرار دهید. مهم بودن آنها به شما بستگی دارد، این موضوع می تواند خانواده، کار و یا بازی فوتبال شما باشد.

    ۱۴- تغییر ایجاد کنید
    کار و روند روتین شما را فرسوده می کند و شما کم کم از حالت یک انسان خارج می شوید. از تغییر نترسید و سعی کنید در کوچکترین کارهای روزانه خود تغییر ایجاد کنید. تغییرات شما را شگفت زده خواهند کرد.

    ۱۵- قبل از خرید اندکی تامل کنید
    اغلب مواقع ما بر این باوریم که به کالایی نیازمندیم، اما پس از مدتی آن کالا در انباری خاک خواهد خورد. از این پس هر زمان که احساس کردید به کالایی نیازمندید، یک ماه صبر کنید و پس از آن اگر باز هم به آن نیاز داشتید، کالای مورد نظرتان را بخرید.

    ۱۶- قضاوت نکنید
    قضاوت در مورد افراد دیگر به نظر کار ساده ای به نظر می رسد. در عین حال این عمل احمقانه ایست. زیرا درک کامل شرایط افراد برای شما غیر ممکن است. شما نمی دانید هر فرد در زندگی اش چه مراحلی را پشت سر گذاشته است.
    پس چرا قضاوت می کنید؟ این عمل مخل آرامش خودتان و دیگران است.

    ۱۷- میان حرف افراد نپرید
    بگذارید افراد حرفشان را کامل بزنند. شما آنچنان عجله ای ندارید که حرفشان را قطع کنید. ممکن است از آنها چیزی یاد بگیرید

    ۱۸- خلق کنید
    هر شخص می تواند چیزی را به دنیا اضافه کند؛ چیزی که می توانند خلق کنند. وقتتان را برای خلق کردن اثری از خودتان بگذارید. شما توانایی خلق پدیده هایی دگرگون کننده را دارید.

    ۱۹- تک وظیفه ای باشید
    چند کار را با هم انجام ندهید. مغز شما تنها می تواند بین دو کار سوییچ کند. انجام دادن یک کار می تواند بهره وری شما را افزایش داده و باعث کاهش میزان استرس تان شود.
    به جای اینکه چند کار را با هم انجام دهید، بر روی یکی از کارها تمرکز کنید و پس از اتمام آن به سراغ کار دیگر بروید.

    ۲۰- بازی کنید
    نیازی نیست خیلی جدی باشید، بگویید و بخندید و حتی همانند بچه ها بازی کنید. گاهی اوقات بزرگسالی را فراموش کنید؛ بازی کنید و از زندگی لذت ببرید.

    کلمات کلیدی: ۲۰,تغییر,ساده,و,موثر,برای,داشتن,زندگی,بهتر

    دسته بندی: مقاله

    مقاله: خانم‌ها برای دوام زندگی مشترک زیبا شوید

    به‌طور كلی دانشمندان با انجام تحقیقاتی كه ۵ سال به طول انجامیده است متوجه شدند زندگی‌های مشتركی دوام بیشتری دارد و مشكلات در آن‌ها كمتر است که …

     


     

    دانشمندان متوجه شدند، راز شاد بودن در زندگی مشترك این است كه زن همیشه از همسر خود لاغرتر باشد.

    به نقل از رویترز، درصورتی كه وزن زن از شوهر كمتر باشد میزان رضایت از زندگی مشترك در هر دو نفر بالاتر از زمانی است كه زن چاق‌تر از همسر خود باشد.


    به‌طور كلی دانشمندان با انجام تحقیقاتی كه ۵ سال به طول انجامیده است متوجه شدند زندگی‌های مشتركی كه در آن زن از شوهر خود زیباتر به‌نظر بیاید دوام بیشتری دارد و مشكلات در آن‌ها كمتر است.

    به این ترتیب باید گفت زنان با هر وزن یا اندازه‌ای می‌توانند زندگی بهتری داشته باشند، با این شرط كه همسرشان از آن‌ها سنگین‌تر باشد و زیبایی كمتری داشته باشد.


    مردان درصورتی كه همسر لاغرتر از خود داشته باشند او را زیباتر می‌بینند و علاوه بر آن زنان هم اعتماد به نفس بیشتری پیدا می‌كنند.

    به‌طور كلی كارشناسان معتقدند در یك زندگی موفق زنان باید زیباتر از همسر خود باشند و در عوض مردان باید قدرت بیشتری داشته باشند. نشانه‌های داشتن قدرت بیشتر می‌تواند درآمد یا تحصیلات بالاتر، قد و وزن بیشتر یا جایگاه اجتماعی بالاتر باشد.

    کلمات کلیدی: خانم‌ها،,برای,دوام,زندگی,مشترکتان,باید,زیبا,شوید

    دسته بندی: مقاله

[uniplace_links]
© تمامی حقوق مطالب برای وبسایت پزشک آدرس محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع و شرعا حرام می باشد.
طراحی و توسعه : تیم پشتیبانی پزشک آدرس

آرتام مبل